تنهایی

دلم هر شب توو خلوتش بغضشو میشکنه توو خودش میریزه و یه لحظه دم نمیزنه

دلم هر شب توو خلوتش
بغضشو میشکنه
توو خودش میریزه و
یه لحظه دم نمیزنه
با غصه هم نشینه تا
تنهاییشو سر کنه
حال این روزاش همش
تنهایی و بغض و غمه

حال چشمامم که اصلا
جای تعریف نداره
یه ابره سیاهه که شب
تا خود صبح میباره
به خودش امید میده
که این روزا تموم میشه
با همین امید شبا
سر روی بالش میزاره

(ترجیع بند)

من اینجا دنبال توام، تو اونجا گیر کی؟
من اینجا بیمار توام، تو اونجا گیر چی؟
توو تنهاییم میمیرم و همش توو فکرتم
ولی چه فایده وقتی که تو اونجا دل بدی!

از این نویسنده بیشتر بخوانید: