واکسی
تو این شهر آلوده ی بی رمق
ته یه خیبابون خیلی کثیف
نشسته صدا میزنه “واکسیه”
یه دختر با احساس خیلی لطیف
تو ذهنش به پهنای این شهر سرد
گرفتاری و درس و غم پر شده
از این وضع خیلی بد و لعنتی
از این روزگار خیلی دلخور شده
واسه لمس خوشبختی از راه کج
به بیراهه ها تن نداده ، ببین
واسه درک این لحظه های بدش
یه بار پای حرفای تلخش بشین
یه بی آبرو اونه که با تنش
حراجی بذاره برای فروش
ولی میکشه فرچه رو کفش تو
چون اینجوری حرمت داره آبروش
پر از بغضه اما نمیدونه که
چه جوری باید مارو حالی کنه
نمیدونه طفلک که آوارشو
روی دوش کی میشه خالی کنه
به پشت میکشه بار سختی روتا
واسه خرج درس تن به خفت نده
ببین حال این شهر بی رحم وتا
بدونی که حالش به شدت بده
با این کار با ارزش و آبروش
نشون داده این دختر پیلتن
هنوزم میشه زن شد و مرد بود
هنوزم کسی هست بگن شیرزن
از این نویسنده بیشتر بخوانید:
1226
۸۷
-
سعید شمسینمیدونم چی بگم...اشکام اومدپسند
-
میثم میثمیچند بار شعر شمارو خوندم خیلی زیبا بود من از این سبک شعر خوشم میاد عالی بود =D>پسند
-
سید علی برقعیمرسی میثم جان ... خوشحالم که دوست داشتی ... @};-پسند
-
-
مجید صادقیسلام علی جان زیبا بودپسند
-
سید علی برقعیسلام مجید جان ... ممنونم @};-پسند
-
-
امین زینعلیقشنگ بود @};- @};-پسند
-
سید علی برقعیممنون از لطفت امين عزيزپسند
-
حسین مبشری=D> درود بر شرفت مردپسند
-
سید علی برقعیدرود بر تو و همه ی با وجدان ها @};-پسند
-
-
-
محمد سیداویواسه خرج درس تن به خفت نده =(( =(( =(( بسیار زیبا @};-پسند
-
سید علی برقعیمتشکرم محمد عزیز @};-پسند
-
-
مهدي دميزادهسلام دوست من... کار اجتماعی و روایی خوبی بود که در خور تحسینه اما تکرار بندهایی که یک معنا رو میرسونه از قدرت کار کم میکنه - در رابطه با آبرو و تن ندادن... پیلتن هم واژه متناسب زبان کار شما نبودپسند
-
سید علی برقعیسلام مهدی عزیزم :-) ممنونم از نقدت ... حتما از نظرات شما استفاده می کنم :-x @};-پسند
-
-
مرتضی محمدیاحساس توی این ترانه رو دوست داشتم . ممنون @};-پسند
-
سید علی برقعیممنونم مرتضی جان ... موفق باشی @};-پسند
-
-
عباس پاک بینعلی جان خیلی خوب بود. موفق باشی.پسند
-
سید علی برقعیممنونم عباس عزیز ... لطف داری @};-پسند
-
-
ديانا ادريس زادهتو این شهر آلوده ی بی رمق ته یه خیبابون خیلی کثیف نشسته صدا میزنه “واکسیه” یه دختر با احساس خیلی لطیف =D> لايكپسند
-
سید علی برقعیمتشكرم دياناي عزیز :-) @};-پسند
-
-
آراس . مقامیکاش .... همه اونایی که بی ابرویی رو به بی نونی ترجیح میدن . می فهمیدن واکسی بودن چه حرمتی داره ..... و ای کاش های دیگر .... درود سید عزیزپسند
-
سید علی برقعیدرود اراس جان ... مرسي از حضورت :-) @};-پسند
-
-
سارا اعلمخیلی ناز بود ترانتون ومرسی :-)پسند
-
سید علی برقعیممنونم سارا جان ... :-) @};-پسند
-
-
میترا باقریسلام دوست عزیز ترانه ی زیبایی بود.حرفهای زیادی برا گفتن داشت.سرشار از حس مسئولیت برای ابراز درد این قشراز جامعه بود واین حس ستودنیست منتها احساس میکنم در این قطعه از ترانه دچار شعار زدگی شده و مستقیم گویی نتونسته پیام کلام رو برسونه البته فقط درهمین قطعه ی ترانه یه بی آبرو اونه که با تنش حراجی بذاره برای فروش ولی میکشه فرچه رو کفش تو چون اینجوری حرمت داره آبروش ولی درکل ترانه عالی بود =D> =D> =D> لایک @};- @};-پسند
-
سید علی برقعیسلام ميترا جان :-) ابتدا ممنونم از اينكه كار من رو خوندي و نظرات سازنده ي خودت رو برام مينويسي :-) و در مورد اون قطعه از ترانه اعتراف ميكنم كه روي دومصرع اول به جز حس درونيه خودم تمركز زيادي گذاشتم تا بتونم لپ مطلب رو ادا كنم بخاطر همين يكم به نظر شعاري مياد اون تيكه ... مرسي كه انقدر ريز بين بودي روي اين كار ... موفق باشي @};-پسند
-
-
سلمازشجاعیاناین ترانتون بیش ازاندازه قشنگ بود انقدر دوسش داشتم که دوس دارم ده تا لایک بهش بدم اما برای ایجاد نظم یک لایک به این احساس زیبا @};-پسند
-
سید علی برقعیممنونم سلماز جان لطف داري :-x همينكه دوستان از كار من خوششون بياد و با كامنتاشون نظرشونو راجع به كارم بدن موجب خوشحالي من ميشن ... از حضورت متشكرم ... @};-پسند
-
-
مهسا پهلواندرود بر شما و قلم تواناتون... به بهترین نحوی که باید ترانه را نوشتید. امشب ذره بین گرفته بودم روی اکثر ترانه ها اما با ترانه ی شما باید بگم فقط درد کشیدم و حظ کردم از این قلم... بعضا باید واژگان را میشکستید تا وزن درست میشد و این شکستگی را بنظرم بهتر بود در املا هم وارد میکردید ---> نظر آقای عبادی دوستش داشتم.مرسی. منتظر کارهای بعدی شما هستم و به احترام ترانتون سکوت میکنم و از زیاده گویی میپرهیزم :-) بامهر.پهلوان @};-پسند
-
سید علی برقعیدرود بر تو مهسای عزیز :-) من که همیشه در ف.ی.س بوک پیگیر احوالات شما هستم و از مطالبتون استفاده میکنم و خوشحالم که در آکادمی هم فرصتتی نصیبم شد تا شما به ترانه ی من سر بزنید و از اینکه خوشتون اومده و تحت تاثیر قرار گرفتین هم خوشحالم ... در جواب عادل عزیز هم گفتم که وقتی ریتم شعری بدست مخاطب بیوفته دیگه خودش میدونه چگونه باید شعرخوانی رو انجام بده ... اما از این به بعد سعی میکنم املای لغات رو هم درست وارد کنم تا شرمنده ی شما دوستان نشم ... :-) از حضور تو خوشحال میشم مهسای عزیز ... پیروز و پاینده باشی @};-پسند
-
-
علی رضا مرتضی قلیخیلی خوب بود سید جان.....پایان بندی عالی بود فقط به نظرم میشد کوتاه ترم نوشته بشه به هر حال عالی بود...پسند
-
سید علی برقعیمرسی علیرضا جان :-) شعر خوب اون شعریه که اگه یه مصرع ازش بکشیم بیرون ناقص بشه ... کاملاا با نظر شما موافقم ... پیروز و پاینده باشی :-x @};-پسند
-
-
شهاب حسینیبه نظر من "پیلتن" رو از ترانت یه جوری حذف کن تا این ترانه به تمام معانی ماندگار بشهپسند
-
سید علی برقعیمرسی شهاب عزیزم :-x با نظرت در مورد پیلتن کاملا موافقم ... امیدوارم همیشه شاهد حضور سبزت باشم ... پیروز باشی دوست خوبم @};-پسند
-
-
شهاب حسینیعالی بود واسه لمس خوشبختی از راه کج به بیراهه ها تن نداده ، ببین واسه درک این لحظه های بدش یه بار پای حرفای تلخش بشین =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- لایکپسند
-
سارا مومنی@};-پسند
-
سید علی برقعیممنون از حضورت سارا جان @};-پسند
-
-
حسین احدیمن مخلص وجدانهای بیدارم تو این قحط بی وجدانی ها عالی بود رفیق هنر متعهد به این ترانه میگن موفق تر باشی. لایک داره احساس مسئولیت و نوعدوستیتون. @};-پسند
-
سید علی برقعیمتشکرم حسین عزیز :-x من رو واقعا شرمنده کردی ... با توجه به مشکلاتی که در ترانه ی خودم میبینم ، خودم رو شایسته ی این تعاریف نمیدونم ... @};- ممنونم از اینکه به من سر زدی و ترانه ی من رو خوندی ... پیروز و پاینده باشی @};-پسند
-
-
عادل عبادیسلام سید آفرین آفرین یکی دو جا وزن کار ایراد داشت اما پرداختی که کردی و تصاویر و حرفات این ضعف کوچیک رو پوشونده بود خوشحالم که اینقدر دوستان به موضوعات اجتماعی توجه می کنن و اینقدر خوب راجع بهش قلم می زنن خیلی لذت بردم خیلی امیدوارم موفق باشی حق نگهدارت رفیق خوبپسند
-
عادل عبادیبه پُش میکشه بار سختی رو تا اینو یادم رفت اگه به این شکل مینوشتین خوندنش راحت تر می بود برای دوستان بازم ممنونپسند
-
سید علی برقعیسلام عادل عزیز :-) اول که خیلی ممنونم از لطفی که به من داری :-x دوم هم باید بگم در زمینه ی خوندن یک ترانه وابسته به ریتمش باید اون رو بخونیم ... اگه این قانون رعایت بشه ناخودآگاه تو "پشت" رو در این ترانه "پش" تلفظ میکنی ... ممنونم که به من سر زدی ... موفق باشی @};-پسند
-
-
-
شادی وکیلیکار اجتماعی زیبایی بود علی عزیز...دوست داشتم @};- فقط فکر می کنم اگه مصرع آخر رو جور دیگه ای بیان کنید بهتره درسته خواننده مفهومش رو درک می کنه اما از نظر بیان جذابیت نداره و این مصرع باید تند خونده بشه که تا به بقیه ی کار برسه:به پشت میکشه بار سختی روتا اگه جسارتی بود ببخشیدپسند
-
سید علی برقعیسلام شادي جان :-) ممنونم از حضورت و نظر كاملي كه دادي ... =D> نقد با جسارت فرق ميكنه شادي عزيز ... بازم ممنون ... موفق باشي @};-پسند
-
-
حسان.طاهری(مهیاد لارستان)دروود به شما... زیبایی های کار و دغدغه ی انسانی ترانه کاملا مشهوده و سرش حرفی نیست... اما از شمابه عنوان یک ترانه سرای دغدغه مند این مصراع رو هرگز نمیپذیرم: یه بی آبرو اونه که با تنش.... آیا فواحش بخشی از قربانیان تبعیضها نیستن؟هرچقدر هم از نظر شما تنفروشی بد باشه باز به عقیده ی من نباید باعث یکطفه نگری شاعر باشه!هرچند بنده برای شاعر رسالتی قائل نیستم...قیاس عصمت یک دختر واکسی با تنفروشی یک زن که هردو محصول فقرن برای بنده قابل توجیه نیست... اما یک فاحشه هم بخشی از این درد بزرگ اجتماعیه... با یک رز صورتی @};-پسند
-
سید علی برقعیبا درود حسان عزيز :-) ممنونم از حضورت ... من نميدونم شما چه برداشتي از اين ترانه كردي اما من بايد توضيح بدم خدمت شما كه منظور از كلمات استفاده در ترانه ي من اينه كه اون كسي كه واكس ميزنه كنار خيابون بي آبرو نيست ... اوني كه از راه كج مشكلاتش رو برطرف ميكنه بي آبرو هست ... در هرصورت اگه مشكلي با اين ترانه داشتي من از اينكه سليقه ي شما رو مد نظر قرار ندادم عذر ميخوام ... اميدوارم بازم شاهد حضورت باشم دوست عزيزم @};-پسند
-
حسان.طاهری(مهیاد لارستان)علی عزیز خواهش میکنم/اصلا نیازی به عذر خواهی نیست،من اعتراضی به نوع قلم شما ندارم ،وکاملا هم متوجه منظورت شدم،من هم همینو میخوام بگم که کسی هم که کج میره بخشی از دردهای اجتماعه و اون هم قربانی فقره...شما چون واکسی و اون تنفروش رو در یک ترازو گذاشتی از نظرم قابل قبول نبود... باز هم تاکید میکنم زیبایی های اثرت مقبوله و اونقد زیباست که من سرش حرفی برای گفتن ندارم... مرسی که هستی و مرسی که دغدغه های بزرگی داری به امید دیدار مجدد پای تران ههای جدیدت/ با یک رز صورتی @};-پسند
-
سید علی برقعیمتاسفم که نمیتونم درک بکنم اشکال مقایسه ی این دو مقوله رو ... مرسی از اینکه با من همراهی @};-پسند
-
فریبا سید موسویسلام عذر می خوام توو این بحث مداخله می کنم من حس می کنم منظور حسان اینه که نباید یه زن خیابونی رو بهش تهمت بی آبرویی بزنیم و از اون یه غول اجتماعی بسازیم و در تقابل با این دختر واکسی اونو یه غده سرطانی توو جامعه بدونیم چون با توجه به وضعیت اسفناک جامعه و شرایط حاکم بر اقتصاد اون زن خیابانی هم که مورد هجوم نگاه ما قرار گرفته یکی از قربانیان این وضعیته واگه اون دختر جسارت و قدرتشو داشته که بدون خجالت با واکس زدن خودشو تامین کنه یه زن خیابونی هم مسلما دوست نداره تنشو به حراج بذاره و اینطوری امرار معاش کنه و قربانی همین شرایطه وانصاف نیست که ما که دستی بر قلم داریم اونو بی آبرو قلمداد کنیم چون هردوی این دو به نوعی از شرایط به بار اومده رضایت ندارن وتوو این مسئله برابری می کنن ... @};-پسند
-
سید علی برقعیاتفاقا خیلی خوشحال میشم این بحث به نتیجه برسه فریبا جان ... @};- من خیلی هم تاکید میکنم روی این قضیه و دفاع میکنم از ترانه ی خودم ... اطمینان داشته باشید که دختر تن فروش و واکسی هر دو از یک مشکل رنج میبرند اما اون دختری که تن فروشی میکنه در بدترین شرایط هم میتونه به جای هرزگی دست به واکس بشه و از آبروی خودش نگذره ... اما راحت طلبی اون دختر باعث میشه که به فساد کشیده بشه @};-پسند
-
-
-
سهیل زمانیدرود...کار غنی تری رو نسبت به کار گذشته اتون خوندم..تبریک @};-پسند
-
سید علی برقعیدرود سهیل عزیزم :-x ممنون که پیگیر کارهای من هستی ... و خوشحالم که تونستم پیشرفتی داشته باشم تحت نظرات سازنده ی شما دوستان :-) @};-پسند
-
-
لیلا حقگوخیلی خوب =D> @};-پسند
-
سید علی برقعیممنونم لیلای عزیز :-) لطف داری @};-پسند
-
-
هانیه سیدمردانیاگر نپسندیم بی مهریس محشر بود . دید خیلی زیبایی داری واقعیت زن بودن یا مرد بودن واقعی رو خیلی قشنگ به تصویر در آوردی موندگار باشی @};- =D> =D> =D> =D> =D>پسند
-
سید علی برقعیممنونم هانیه عزیز :-) من توی این ترانه خیلی سعی کردم که خودم رو جای شخصیت اون دختر تصور کنم و خوشحالم که تا حدودی تونستم رضایت شمارو جلب کنم :-x پاینده باشی @};-پسند
-
-
احسان ابوالحسنیسلام و ارزوهای خوب دوست عزیز بهتون تبریک می گم به خاطر سرودن این شعر زیبا با موضوع اجتماعی و به رخ کشیدن درد جامعه . موفق باشیدپسند
-
سید علی برقعیسلام احسان عزیزم :-) متشکرم اول از آرزوی قشنگت ... و دوم بخاطر حضور پر مهرت :-x امیدوارم تو هم موفق باشی @};-پسند
-
-
فریبا سید موسویسلام جناب سید علی عزیز وقتی ترانتو خوندم خیلی برام جالب بود و خیلی هم خوشحال شدم چون منم توو همین زمینه ترانه (زیر پوست زخمی شب ) رو نوشتم با این تفاوت که شما نقطه مقابل شخصیت زنِ ترانه من رو نوشتی ..آفرین بسیار لذت بردم ..درمورد واژه ی (پیلتن )به نظرم رسید اگه موافق باشی این شاید بهتر روو ترانه بشینه با این کار با ارزش و آبروش ..نشون میده حتی توو این شغل وفن البته شما صاحب اثری و مطمئن باشید بخاطر زیبایی و گویایی ترانتون نظرمو بیان کردم واز صمیم قلب ترانه زیباتونو می پسندم =D> =D> @};- @};-پسند
-
سید علی برقعیسلام فریبای عزیز :-) ترانه ی زیر پوست شب شما رو قبلا خوندم و خیلی زیبا بود ... در مورد پیلتن قطعا حق با شماست ... چون علی ادریس زاده ی عزیز هم اشاره کرده بود ... اما بنظرم شغل وفن نمیتونه با شیرزن هم قافیه باشه ... اگه هم قافیه با شیرزن پیشنهادی داری حتما به من بگو ... چون مشتاقم این ترانه رو تصحیح کنم :-) متشکرم از حضورت دوست خوبم @};-پسند
-
فریبا سید موسویسلام ممنونم و نظر لطفته ولی با در نظر گرفتن صفت شیر برای زن ..زن و فن می تونند با هم ه قافیه باشن ومن نمونه اشو توو شعرای دیگه دیدم که الان حضور ذهن ندارم که براتون بنویسم و اتفاقا باتوجه به عنوان ترانه و پرداخت اون که داره شغل مردونه رو برتنی ظریف وروحی لطیف شعر می کنه واژه ی فن که بی ارتباط با این قضیه نیست خوبه ولی بازم اگه چیزی به ذهنم رسید حتما براتون می نویسم بازم ممنون از این کار زیبا.. @};-پسند
-
سید علی برقعیممنونم از اینکه پیگیری میکنی مطالب من رو ... و فن رو بخاطر این نمیشه جایگزین کرد که شیرزن روی حرف "ر" ضمه نیست که بشه با و فن هم قافیه بشه ... :-) مرسی که به من کمک میکنی ... پیروز باشی @};-پسند
-
-
-
ملاحت حاجت پورخیلی عالی بود ممنون و لایک =D>پسند
-
سید علی برقعیمتشکرم از حضورت ملاحت جان @};-پسند
-
-
معصومه قریشیعااااااااالی =D> =D> =D> =D> =D> به احترام کار زیبا و پردغدغت باید سرتعظیم فرود آورد علی عزیز ، لایکی @};- @};- @};-پسند
-
سید علی برقعیمرسی معصومه ی عزیز ... لطف داری به من ... خوشحالم که خوشت اومد ... از اینکه پیگیر کارهای من هستی ازت ممنونم معصومه جان :-x @};-پسند
-
-
رضا زهره وندی(پیمان)خوندمتپسند
-
سید علی برقعیممنون از حضورت :-) @};-پسند
-
-
زهرا خیراللهی:) زیبا ب نظرم مصرع آخر ضعف تالیف داره احساس کار عالی بود و ی چیز دیگه ارکان جمله رو خیلی عوض کردین و این ب روون بودن کارتون کمی لطمه می زنه =D> ببخشید اگه نظرام خوب نبودنپسند
-
سید علی برقعیممنونم از انتقادات زهرا جان :-) حتما ضعف هایی رو که گوشزد کردی بررسی میکنم ... :-x نظری خوبه که سازنده باشه ... امیدوارم همیشه با این نظراتت کمکم کنی ... پیروز باشی @};-پسند
-
-
امیررضا طالبلوسید عزیزم. عالی عالی عالی هر چی بگم کم گفتم. @};- @};- @};- ایشالله یه شعر تو همین وادی میگم برای هفته آیندهپسند
-
سید علی برقعیمتشکرم امیررضای عزیزم :-) بی صبرانه منتظر کار خوبت هستم ... پیروز باشی @};-پسند
-
-
محسن سلج محمودیمضمونش تلخ بود اما...جدایی ازبیان شیوات تلنگری به روح و وژدان ما ادما بودپسند
-
سید علی برقعیمرسی محسن عزیز ... با تشکر از دیدگاهت ... کاش بتونیم در عمل هم انقدر خوب باشیم :-) @};-پسند
-
-
علی ادریس زادهدرود علی جان.بسیار کارو دوست داشتم.فضا و سوژه و پرداخت عالی تو وزن خوب.جسارتن پیلتن رو در بند آخر نمیپسندم.کلمه سنگینیه تو این کار .و یه پیشنهاد به ذهنم روونتر میشه اگه به شدت بشه یه عالم.لایک. =D> =D> شاد باشی @};- ( ببین حال این شهر بی رحم وتا بدونی که حالش به شدت بده) بشه (ببین حال این شهر بی رحم وتا بدونی که حالش یه عالم بده)پسند
-
سید علی برقعیمرسی دوست خوبم از لطفت :-) اول که خوشحالم از اینکه کارو دوست داشتی :-x دوم اینکه خودمم حس میکنم که مخاطب زیاد با کلمه ی پیلتن انس نمیگیره ... ممنونم از ذکر این نکته :-) در آخر باید بگم روی اون تیکه از شعر که اشاره کردی فکر کرده بودم از قبل ... اما شدت هم قافیه خفت هست و نمیشه با عالم عوضش کرد ... :-) باز هم ممنونم از حضورت :-x @};-پسند
-
علی ادریس زادهاووه.آره.تو حس خوندن کار از فضای بند و قافیه هاش خارج شدم.اما ترانه روونتو با قافیه شدت و خفت سنگیین نکن عزیز.بازم میگم آفرین. =D>پسند
-
سید علی برقعیممنونم از راهنمایی و توجهت ... دوستانی امثال تو هستن که من رو به ادامه کار دلخوش و امیدوار میکنن با نظراتشون :-x @};-پسند
-
-
-
مریم آرامکار واقعا زیبا و قابل تاملی بود ! دست مریزاد ... @};-پسند
-
سید علی برقعیممنون مریم عزیز ... آرام و پیروز باشی :-) @};-پسند
-
-
زهرا قراییخیلی شعر جالبی بود اعتقاد من اینه که کسی که ترانه و شعر اجتماعی میگه اونقدر کارش باارزشه که جسارت و بی رحمی و بیی انصافیه که از هنرش غلط گرفت بی نظیر بود جناب برقعی دستتون درد نکنه @};-پسند
-
سید علی برقعیمرسی قرایی جان ... اختیار دارین خانم ، بی شک کار من هم اشتباهاتی داره :-) متشکرم که خوندین @};-پسند
-
-
مهدی کاکاوندخیلی خوب علی جان من خودم ترانه های اجتماعی رو خیلی دوست دارم و ترانه تو هم خیلی زیبا بودپسند
-
سید علی برقعیمرسی مهدی عزیز ... لطف داری @};-پسند
-
-
ميروحيد هاشمپورزیبا بود آفرین =D>پسند
-
سید علی برقعیمتشکرم وحید جان @};-پسند
-
-
احمد «چکاوک»جعفری=D> علی عزیز خیلی زیبا بود و به دلم نشست @};- پر از بغضه اما نمیدونه که چه جوری باید مارو حالی کنه نمیدونه طفلک که آوارشو روی دوش کی میشه خالی کنهپسند
-
سید علی برقعیمرسی از حضورت احمد جان ... متشکرم @};-پسند
-
مطالب پیشنهادی