یک ترانه

دوست دارم اشکالاتم رو در این ترانه بدونم.

فقط یه لحظه خیره به چشمات شدم یه عمر زندونی
چقدر خوبه اسیر بودن اگه آغوشت قفس باشه

میشه خواهش کنم از تو بیشتر جون بدی به این احساس
چقدر دوست دارم عاشقت باشم تا وقتی نفس باشه

تو با اون لبخند شیرینت تو با اون چشمای نازت

به قلبم باز تو جون دادی با اون موج تو موهای بازت
عجب آرامش محضی توی دو چشمه سیاته که

که دیگه ترسی ندارم من از این تاریکی شبها

من میخوام که دستات توی دستام باشه تا ته دنیا

دلم میخوام تنها تو باشی ملکه این قلب تنها

من فقط از تو میخوام تا ابد حست بم همین باشه
میدونم بعد تو هیچکی نمیتونه قلبم جا شه

از این نویسنده بیشتر بخوانید: