"عشق نابالغ"
روی قله چقدر خوشبختم
روی قله چقدر من تنهام
جشن پیروزی منه امروز
جشن پیروزی من و اشکام
زندگی واسه من مبارزه بود
عمر من وقف یه هدف می شد
عشق نابالغ من و تو ولی
پای ترسای تو تلف می شد
طاقتت کم آورد و من رفتم
اشک ریختم نیومدی با من
صبر کردی بزرگتر بشه این
غده ی شوم فاصله ت تا من
من نگاهم به قله های بلند
تو نگاهت به صخره و دره
پاسخ خواهشای من چی بود؟
واژه هایی به تیزی اره
اره هایی که ریشه ی ذهنم
زخمشونو نمی بره از یاد
تو پناه همیشگیت بغضه
سنگر من رساترین فریاد
روی قله چقدر خوشبختم
روی قله چقدر من تنهام
جشن پیروزی منه امروز
جشن پیروزی من و اشکام