یه قصه قدیمی
بازم من و غروب و
حال و هوای دیگه
یه عشق نا نجیب و
سر به هوای دیگه
کور شده بودم از عشق
به رسم عاشقی ها
نمی دیدم رو قلبش
رد پاهای دیگه
یه قصه ی قدیمی
باز داره میشه تکرار
میگیره عشقو از من
میزاره پای اجبار
بازم من و سکوت و
لحظه به لحظه سیگار
به گنج خاطراتم
دلم شده بدهکار