در همایش «کودک، ادبیات و لذتهای خواندن» مطرح شد؛ کتاب کودک جایی در سبد خانوار ایرانی ندارد/ معلوم نیست آمارهای سرانه مطالعه بر چه اساسی اعلام میشود
دومین همایش دو سالانه «ادبیات کودک و مطالعات کودکی» با حضور مجیدغلامی جلیسه، مدیر عامل خانه کتاب، نوشآفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک، حسین شیخ رضایی، دبیر علمی همایش، کریستین اریاستر و آسه ماریا آماندسن از نروژ و جمعی از پژوهشگران و دستاندرکاران ادبیات کودک، صبح امروز (۵ آبان ماه) از سوی شورای کتاب کودک با همکاری موسسه خانه کتاب، در موسسه خانه کتاب برگزار شد. این همایش تا عصر پنجشنبه (ششم آبانماه ۱۳۹۵) ادامه دارد.
در ابتدای این نشست، مجید غلامی جلیسه با بیان اینکه چرخه کتاب اعم از کتاب کودکان و بزرگسالان سه محور تولید، توزیع و ترویج دارد، گفت: ما طی دو سال گذشته بالغ بر ۷۰ میلیون جلد کتاب کودک در ایران تولید کردیم این رقم نشان میدهد در حوزه تولید اوضاع خوبی داریم چون اگر جمعیت کودک و نوجوان را چیزی حدود ۱۵ میلیون نفر بدانیم به ازای هر نفر در سال حدود دو کتاب اختصاص پیدا میکند.
جلیسه ادامه داد: شاید در بخش تولید در ظاهر مشکلی نداشته باشیم اما تعداد کتابفروشیهایی که به پخش کتاب میپردازند اساسا پایین است. اگر کتابخانهها را هم در این حوزه قرار دهیم کتابخانههای کودک و مدار اوضاع استاداری ندارند و کتاب دیر به دیر به آنها تزریق میشود. به عبارتی بودجه مستقیمی در آموزش و پرورش برای کتابخانهها در نظر گرفته نشده است تا کتاب و کتابخوانی به معنای واقعی در مدارس جارس و ساری باشد.
وی به فروش کتاب در طرح «تابستانه کتاب» اشاره کرد و گفت: در این طرح، آمار دقیقی از فروش کتابها داریم که مجموع ۶۰۰ کتابفروشی در این طرح شرکت کردند که از این تعداد کمتر از ۵۰ کتابفروشی در حوزه تخصصی کودک فعال هستند. این درحالی است که حدود هزار کتابفروشی در کل کشور داریم که توزیع کتاب را به دوش میکشند. هرچند برای توزیع کتاب اتفاقات خوبی را شاهد بودیم. به عنوان نمونه، در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برای اولین بار بن دانش آموزی توزیع شد. همچنین، در طرح «تابستانه کتاب» تخفیف ۲۵ درصدی برای کتابهای کودک و نوجوان در نظر گرفتیم تا دانش آموزان در اوقات فراغت به خرید و خواندن کتاب تشویق و ترغیب شوند. در طرح، «عیدانه کتاب» نیز فروش کتاب کودک حدود ۱۲ درصد بود که در «تابستانه کتاب» این درصد به بیش از ۲۵ درصد رسید.
مدیر عامل خانه کتاب، نوع و تسهیل دسترسی به کتاب را یکی از مشکلات توزیع کتاب دانست و گفت: باید برای رفع این مساله سازوکار جدی از نوع خرید و امانت کتاب در نظر بگیریم. در حوزه ترویج کتاب و کتابخوانی اوضاع خوبی نداریم و در طول سال فعالیتی برای ترویج کتاب انجام نمیدهیم. در سال گذشته حدود ۵ جشنواره در حوزه ترویج کتاب در پایتخت برگزار شد که برای اثر بخشی بیشتر این جشنوارهها باید آنها را به صورت جدی تری دنبال کنیم. از این رو باید در حوزه ترویج کتاب برنامه ریزیهای جدید در سطح مدارس، مهد کودکها و جامعه داشته باشیم.
جلیسه پیشنهاد کرد: برای افزایش لذت خواندن در کودکا باید همه این مشکلات رفع شود. اگر تقاضا افزایش پیدا کند به دنبال خود مشکل تولید و توزیع را نیز حل خواهد کرد. کتاب در سبد خانوار جایی ندارد. این در حالی است که متوسط قیمت کتاب کودک در دو سال گذشته چیزی حدود شش هزار تومان بود اما خانوادهها سهم آنچنانی برای کتاب کودک و نوجوان قائل نیستند. شاید همین عوامل باعث مشکل تولید و توزیع کتاب شده باشد و در سیستم تقاضا قطعا تاثیرگذار است.
وی با بیان اینکه اصلیترین موضوع در حوزه کتاب کودک، ادبیات و شعر است، گفت: در این حوزه، ۶۰ درصد تالیف و ۴۰ درصد ترجمه است این آمار نشان میدهد که اقبال ناشران و مخاطبان به سمت ترجمه است اما باید از هر دو سو برنامه ریزیهای خاصی کرد.
در ادامه، نوش آفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک به پیشینه تاسیس شورای کتاب کودک اشاره کرد و گفت: شورای کتاب کودک از دیرباز از زمان تاسیس در سال ۱۳۴۲ جلسات متعددی را برگزار کرد و علاقمند بود با جامعه وارد بحث و گفتوگو شود. در یک دوره زمانی به سراغ جلسات خصوصی و تخصصی رفتیم و به این نتیجه رسیدیم که شورای کتاب کودک همواره نوآور بوده و نباید دچار روزمرگی شود و اقتضای زمانه را مد نظر قرار دهد. موضوع اصلی و دغدغه اصلی ما این است که سازمان مردم نهاد مقلد نیست و شورای کتاب کودک نمیخواهد، مانند دانشگاه باشد. پیدا کردن خود در تحقیقات علمی برای شورا دغدغه است و شاید در شکل برگزاری همایش به تفاوت میزان شورا و دانشگاه پی ببریم.
انصاری ادامه داد: بعد از گذشت ۵۰ سال از زمان تاسیس شورای کتاب کودک به این فکر رسیدیم که گامهای جدی تری را تجربه کنیم. باید راه خودمان را در شورای کتاب کودک به عنوان یک سازمان مردم نهاد در کار پژوهش پیدا کنیم. بسیاری از دوستان عضو شورا معتقد هستند، شورا خود یک دانشگاه است. افرادی از دانشگاه آمدهاند که در شوار بسیار تاثیرگذار هستند و بین ما و جامعه دانشجویی ارتباط برقرار میکنند.
در ادامه، حسین شیخ رضایی، دبیر علمی دومین همایش دوسالانه «ادبیات کودک و مطالعات کودکی» به چرایی انتخاب عنوان این همایش اشاره کرد و گفت: به شکل سنتی وظیفه اصلی نظام آموزشی را سواد میدانند و پایه سواد خواندن است. از هر جنبهای به ماجرا نگاه کنیم در مساله خواندن اختلال وجود دارد. آمار قابل اتکایی از سرانه خواندن وجود ندارد و آمارهای مختلفی ارائه میشود و معلوم نیست بر چه اساسی این آمارها ارائه میشود.
شیخ رضایی افزود: تیراژ، دسترس پذیری کتاب، تبدیل کارکرد کتابخانههای عمومی به قرائت خانه و… نشان میدهد مساله مهم است. تغییر سلیقه و خواندن مساله مهمی است که با ابزار دیجیتال و فضای مجاری نه تنها سلیقه بلکه نوع خواندن، نوع مطلب، آزادی خواندن هم تغییر کرده است. افراد زیادی از معلمان و مروجان درگیر مساله خواندن هستند و تجربههای آنها کمتر ثبت شده است. این عوامل دست به دست هم دادند تا مساله خواندن مهم باشد. در کشور ما خواندن پیوند مهمی با یادگیری دارد و کمتر با عنوان تفریح و لذت شناخته شده است. لذتهای خواندن و پیوند ناگسستنی با ادبیات باعث شده این عنوان را انتخاب کنیم.
وی در پایان گفت: تعداد مقالات و کیفیت آنها نسبت به دوره قبل بهتر بودبه گونهای که از هر شش مقاله یک مقاله برای ارائه انتخاب شده است.
کریستین اویاسر مدیر موسسه نروژی کتاب کودک نیز گفت: در کشوری که سعدی، حافظ و فردوسی دارد از اینکه در مورد ادبیات حرف می زنم احساس کوچکی می کنم. موسسه نروژی کتاب کودک در سال ۱۹۷۹ تاسیس شد و از سال ۲۰۰۸ تمرکز اصلی و استراتژی خود را بر حوزه ادبیات کودک به عنوان یک شکل هنری گذاشت.
وی عنوان کرد: این مساله متاثر از کنوانسیون حقوق کودک مصوبه سازمان ملل بود که بر سه محور پژوهش، اطلاع رسانی و آموزش بنا شده است. بخش آموزشی موسسه ما شامل دو بخش؛ آموزش خلاق برای نویسندگان و آموزش های عام برای کتابداران و تمام کسانی که با کتاب های حوزه کودک سر و کار دارند، می شود. در قسمت پژوهشی موسسه نروژی کتاب کودک مجله ای با عنوان «ادبیات کودکان» منتشر می کنیم که مقالاتی به زبان انگلیسی در آن چاپ می شود و دسترسی به آن از طریق سایت سازمان امکان پذیر است.
اویاسر بیان کرد: در کنوانسیون مورد اشاره سازمان ملل که در سال ۱۹۸۹ به تصویب رسیده است، به این نکته اشاره شده که کودکان حق برخورداری از آرامش، صلح، زمان آزاد، بازی و مشارکت کامل در حیات و زندگی هنری و فردی خود و همچنین دسترسی آزاد به محصولات فرهنگی و هنری برای بهره گیری در فعالیت های مرتبط را دارند.
این پژوهشگر گفت: «ادبیات کودک و تجربه هنری» عنوان برنامه پژوهشی است که موسسه نروژی کتاب کودک در حال حاضر روی آن متمرکز شده است. عنوان این برنامه «کوله پشتی فرهنگی» است. بر اساس این برنامه در هر سال تحصیلی، هر دانش آموز باید حداقل با یک هنرمند در هر عرصه ای در محیط مدرسه خود دیدار داشته باشد تا تاثیری که از این دیدار و ارتباط با این هنرمندان ایجاد می شود، مورد مطالعه قرار گیرد.
وی با بیان اینکه ادبیات کودک چه نوع هنری است و وقتی از تجربه خواندن در ادبیات کودکی حرف می زنیم منظور چیست، گفت: ادبیات کودک به گونه ای سازمان پیدا کرده که مشخصا برای کوکان باشد. برای کودک لذت خواندن چیزی بیشتر از رمزگشایی است و مشتمل بر معنا دادن به کلمات است. لذت خواندن در پیوند با درگیر شدن در داستان، همذات پنداری و دیدن محیط داستان از دید قهرمان داستان است. بنابراین از خلال این درگیر شدن است که تجربه زیباشناختی کودک شکل می گیرد. بنابراین ساختار ادبیات کودک طوری سازمان گرفته که بچه ها درگیر ادبیات کودک شوند.
وی عنوان کرد: کتاب(brune) نشان می دهد که چگونه بچه ها وارد یک واقعه ذهنی می شوند و از آن خارج می شوند. این کتاب جوایز متعدد هنری زیادی را در نروژ از آن خود کرده است و ارزش زیباشناسی زیادی دارد. به این کتاب به عنوان ادبیات کودک هنری جایزه داده شده است. قهرمان بازی در این داستان خلق شده است. به گفته یکی از محققان، بازی؛ سرآغاز فرهنگ است. بازی کردن از دوران کودکی شروع می شود و باعث می شود بازیگر به لحاظ ذهنی وارد شرایط اصلی شود. بازی فرد را انعطاف پذیرتر و فرایند یادگیری را در فرد تسهیل می کند. در حالت بازی خود انتقادی کمتر می شود و شجاعت پیدا می کنیم. در این شرایط احساس می کنیم تعهد بیشتری داریم و احساس لذت، شور و ذوق می کنیم. این عواطف در حالت بازی افزایش پیدا می کند و هم افزایی ایجاد می کند.
اویاسر اظهار کرد: ساختار اصلی ادبیات کودک در نروژ این است که خوانده در ساخت روایت مشارکت دارند و به این صورت خوانده جایگاه دوگانه ای پیدا می کند و خودش باید متن را بسازد. هر چه این جایگاه دوگانه بیشتر باشد لذت خواندن بیشتر است. لذت خواندن اساسا ارتباطی با محتوای متنی که خوانده می شود ندارد. محتوای یک اثر ممکن است شاد یا غمگین باشد. در نتیجه رابطه مستقیمی بین درگیر شدن خواننده با متن و افزایش لذت از خواندن وجود دارد.