بى نشونى (براى بخش دکلمه)

هفته ای که تورو یاد من نیاره
هفته ایه که نفس نمی کشم من !
تا زمانی که نفس تو سینه دارم
از مسیرت پامو پس نمی کشم من…

هفته ای که تورو یاد من نیاره
هفته ایه که فنا شده یه دنیا
من تمام آیه ها رو دوره کردم
تا بفهمم از تو پیدا میشه دنیا

تو یه عُمره پیش چشمم بودی و من
اشتباهی خودمو گم کرده بودم !
تازه فهمیدم تو پیدایی و این من
اون که باید سمت تو برگرده بودم

از هراسِ رو نکردنت یه عُمره
دست من می لرزه و رنگم پریده
بی نشونی توو مسیرت پا گذاشتم
آخه هیچکی رَدِ پاهاتو ندیده

به امیدِ دیدنِ تو هر شبم رو
تا دَر خونهَ ت میام پای پیاده
بگو توو همین روزا میای دوباره
آخه حسرت نبودنت زیاده

توی هیچ قابی نمیشه عشقو گنجوند
عشق آسمونی که نداره قانون
توی بیراهه نذاری جا بمونم
راه برگشت و نشون بده آقا جون…

بهزاد صادقی (اشراق)

از این نویسنده بیشتر بخوانید: