می کند حسن تو هر لحظه تقاضای دگر (شوریده شیرازی)
می کند حسن تو هر لحظه تقاضای دگر
هر زمان شور دگر دارد و غوغای دگر
برسر صفحه ی دل منشی دیوان ازل
ننوشته است جز ابروی تو طغرای دگر
دوستان مستم و افتاده زپا ،رفته زدست
مست را دست بگیرید به مینای دگر
من از آن روز چشم خوش ساقی دیدم
هوس جام دگرکردم و مینای دگر
دل گهی طالب وصل است و گهی مایل هجر
دارد این شیفته هر لحظه تمنای دگر
ای خوش آن شب که سر زلف تو در دست آرم
تا بدو شرح دهم قصه ی شبهای دگر
در دوصد قرن دگر،می نبود چون من و تو
شاهد دیگر و شوریده ی شیدای دگر
شوریده شیرازی
***
شوریده شیرازی، حاج محمد تقی، ملقب به فصیحالملک، متخلص به شوریده، پدرش عباس پیشهور از اعقاب اهلی شیرازی، شاعر معروف عهد صفویه و صاحب مثنوی سحر حلال، است. زادروز او به تاریخ (۱۲۷۶ هجری قمری) در شیراز بود. او در روز پنجشنبه (۲۱ مهر ۱۳۰۵ خورشیدی) برابر با ششم ربیعالثانی (۱۳۴۵ هجری قمری) در زادگاه خود درگذشت و در جوار آرامگاه سعدی به خاک سپرده شد.
زندگی
شوریده در هفتسالگی به علت ابتلای به بیماری آبله از هردو چشم نابینا و چهرهاش آبلهگون شد. او از نابینا بودن و آبلهرویی خود به حسرت یاد میکرد:
با علت بیدیدگی از عیش مزن لاف این حسرت دیدار که داری تو، که دارد
و در توصیف چهره خود چنین سرودهاست:
وه از این گونهام، ماشاالله دیدهام نیست که در آینه خود را نگرم
خلق خندند چو من وصف رخ خویش کنم خود بگوشم شنوم، آخر کورم، نه کرم
گو بخندید که گر زشتم در چشم شما در بر مادر خود، خوب چو قرص قمرم
گاه سوزد همی اسپند و دعایم گوید که هماره به عزیزی زی، زیبا پسرم
وی در نهسالگی پدر ش را از دست داد و در تحت سرپرستی داییاش قرار گرفت. شوریده به زودی در کسب فضایل پیشرفت شایان نمود و به سبب مکاتبه و مشاعره با شاعران نامدار معاصر مانند: صبوری خراسانی، ملکالشعرای بهار، ایرج میرزا، و وحید دستگردی، مشهور شد.
سفرهای شوریده
در سال (۱۲۸۸ هجری قمری) به زیارت مکه مشرف شد و در سال (۱۳۰۹ هجری قمری) به بوشهر و بندرعباس سفر نمود. شوریده در سال (۱۳۱۱ هجری قمری) به اتفاق حسینقلیخان نظامالسلطنه مافی به تهران رفت و به همراهی میرزاعلیاصغر صدراعظم به دربار ناصرالدینشاه راه یافت و از جانب او به فصیحالملک ملقب شد. ناصرالدینشاه به خاطر سرودن قصیده مدحیه، قریه بورنجان واقع در بلوک کوهمره فارس را به او بخشید.
اشعار شوریده
شوریده یکی از شاعران نامی قرن معاصر است. در سرودن انواع شعر بویژه قصیده و قطعه، استاد است. اشعارش سرشار از مضامین بکر و معانی نو و ترکیبات تازهاست. شوریده در بکار بردن اصطلاحات عامیانه مهارت داشته و میتوان وی را با رودکی و ابوالعلا معری مقایسه نمود، چنانکه خود نیز به آن اشاره دارد:
من نه شوریده شیدام، که اندر این عصر بوالعلای دگر و ابن عباد دگرم