"شبنم شعر"
ماه من خنده هاشو پاشیده
رو لب این شب سیاه غریب
قفله پاهام به صد وظیفه ی تلخ
بسته دستامو صد نگاه غریب
چی به غیر از ترانه مونده برام؟
چی به غیر از دوقطره شبنم شعر؟
شادی های کوچیک من کوکه
روی تیک تاک نامنظم شعر
حس و حال منو نمی فهمه
هرکی با شعر هم نفس نشده
هرکی تو حسرت پر پرواز
میله های تنش قفس نشده
چی به غیر از ترانه مونده برام؟
چی به جز حس بی نظیر جنون؟
زور عقلم به زندگی نرسید
خوش خوشک رفته تو مسیر جنون
من تموم وجودمو ریخته م
تو همین واژه های رویایی
ماه من شعرمه که مونسمه
تو سکوت شبای تنهائی