چـــــراغ قـــــرمز
میخوای عروسک باشه تو دستات
اما یه دسته گل بغل کردی
غم داری و اصلا حواست نیس
یه کودکی اما پره دردی
*********
از حسرتی که توی چشماته
رنج هزار تا غصه معلومه
از خشکی دستات می فهمم
دنیای کوچیک تو مظلومه
**********
افتادی توو چنگ یه مرداب که
غرق میکنه هرچی که توش باشه
رو شونه هات دستی نمی بینی
دنیات پُر از حسرت و ای کاشه
************
تو از چراغِ سبز بدت میاد
از شیشه هایی که میان بالا
از التماس واسه یه لقمه نون
از گفتنِ “چن تا بخر حالا”
*************
پشت چراغِ قرمز دنیا
هیچ جاده ای چش انتظارت نیست
بارون بیاد تو گشنه میخوابی
با دلهره با روسریِ خیس
*************
به قاصدک میگی از احساست
از آرزوهات اشک می پاشه
فوت میکنی سمت خدا شاید
یه کم حواسش به تو هم باشه
***********
۳ خرداد ۹۵
تقدیم به بچه های مظلوم کار