«توه‍م»

پشت هرپنجره می بینمت و
منو از دست غم رها می کنی
گاهی با اون صدای نازک و ناز
خیلی آروم منو صدا میکنی

گاهی از پشت پنجره ،دیوار
گاهی از روبروی تلویزیون
گاهی حرفای دلپذیر و قشنگ
گاهی وقتا فقط یه مش هذیون

دکترم میگه که صدای تو
یه خیاله که توی ذهن منه
ظاهرن مغز شوخ طبع خودم
چشم و گوش خودم رو ‌گول میزنه

من به الکل پناه می برم و
این جنونو به اوج می رسونم
غرق میشم تو عمق مستی تا
حس کنم که تو اوج آسمونم

دوس دارم که باورت کنم و
فک کنم تا ابد کنار منی
قرصامو سربه نیست کردم تا
هر جا باشم باهام گپ بزنی

از سکوتی که هست می ترسم
دل به چیزی که نیست می بندم
انقد از بغض و گریه سر ریزم
که به هر هست و نیست میخندم

دکتر از من نخواه عاقل شم
قاتل قلب من همین عقله
عاقلا دیوونه ن نمی دونن
باعث مرگ و سکته این عقله

واقعیت چی داره جز غصه؟
غصه هایی که با منه تا مرگ
استکانم رو باز پر کن ، پر
یا خدا ناجی منه یا مرگ!

https://www.academytaraneh.com/102287کپی شد!
540
۶
۲