کاپیتان
اولای فصل پاییز
تو هوای ابری و سرد
تیتر روزنامه ها این شد:
کاپیتان خدافظی کرد
دارم اخبارو میخونم
با دوتا چشمی که خیسه
آخ چه آتیشی تو قلب
بچه های پرسپولیسه
کاش می شد بازم ببینیم
تو زمین داری می خندی
توی یک نمای بسته
بند کفشاتو میبندی
میدونی چرا تو هرگز
از تو قلب ما نمیری
چون که فوتبال بازی کردی
با مرام کشتی گیری
یادمون نمیره هرگز
عشق و غیرت و غرورت
دل دروازه می لرزید
با شوتای راه دورت
آره بی حاشیه میشه
دنبال پیروزی بودن
میدونیم که خیلی سخته
هادی نوروزی بودن
توی ورزشگا همیشه
خاطراتت موندگاره
پا میشیم به احترامت
دیقه ی بیست و چهاره
کاپیتان فراتری از
کل کل آبی و قرمز
من استقلالی میگم
روز داربی بی تو هرگز
تو نشونی تموم
با مراما رو میدونی
میدونم سلام ما رو
به ناصر خان می رسونی
تو که گل کاشتی و رفتی
بی صدا و بی نشونه
دو تا غنچه مونده از تو
وقت گل کردنشونه
بابک سلیم ساسانی