همون جای همیشگی
همون جای همیشگی نشستیم
من و کبریت و یه بسته سیگار
دارن له میشن به پات میسوزن
برات مهم نیست انگار نه انگار
بذار سیگارو له کنم رو دستم
بمونه از من اینجا یادگاری
که هر وقت ببینم یادم بیفته
دوسم نداشتی و دوسم نداری
عاقبته حال من پرسه و شب گردیه
اینکه منو ول کنی آخر نامردیه
یادت میاد حس ما عشق دو آتیشه بود
دل نده به حرفای یه مشت آدم حسود
همون جای همیشگی نشستیم
من و خاطره هامون و خیالت
هنوز منتظرم با چشمای خیس
با چشمایی که موندن به راهت