گلایه
نه گلایه دارم از تو نه دیگه شکایتی نه یه قصه رو لبامه نه دیگه حگایتی
شب تا صبح تو خلوتم با یاد تو سر می کنم دارم انگار جای خالیتو باور می کنم
چجوری به دل بگم از سر راه تو بره دلی که شکسته و هنوز برات منتظره
کاش میشد که از گذشته ها برات حرف بزنم من عاشق نتونستم که ازت دل بکنم
یه اتاق قد قفس واسه گریه هام بسه آینه بی تاب و قراره واسه تو دلواپسه
(نه غزل مونده تو شعرم نه دیگه ترانه ای که برات بسازم از نو شب عاشقانه ای