لعنت

از هرچی ترسیدم سرم اومد

داره یکی دستاتو  میگیره

لعنت به این حسی که من دارم

لعنت به این قلبی  که درگیره

 

شاید نباید عاشقت میشد

مردی که توو دنیای تو گم بود

برداشتش ازحرفهای تو

حتمن فقط سوء تفاهم بود

 

میترسم از اینکه خودم باشم

طوفان سختی پیش رو دارم

تقدیر من با مرگ هم خونه

صد قبر  از دنیا طلبکارم

 

این وحشتِ بن بست وتنهایی

یک لحظه آرومم نمیذاره

میدونم اینجا آخر راهه

میدونم اینجا آخر کاره

 

از هر چی ترسیدم سرم اومد

داره یکی دستاتو میگیره

لعنت به این حسی که من دارم

لعنت به این قلبی که درگیره

 

 

 

 

 

 

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/101152کپی شد!
881
۱۴
۲