گمشده

منو سرگرم چی کردی
که غربت سهم چشمامه
کجای جاده واسادم
که پشتم شهر رویامه

چی شد دستامو ول کردی ؟
شاید همدست تقدیری
بد جوری گم شده راهم
نگو بازم بی تقصیری

شدم طعنه خور بارون
چشام ابرای پاییزه
همش با بغض تو سینم
واسه موندن گلاویزه

باید این راهو برگردم
رسیدم اولین خونه
چه بالا رفتنم سخت بود
سقوط من چه آسونه

تو بی من رفتی این راهو
بازم من اول راهم
تو دنیات رنگ خورشیده
من اینجا سایه ی ماهم

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/100886کپی شد!
923
۱۲
۲

  • مصطفی اعلایی درود نیمای عزیز... اولین ترانه ای هست از شما می خونم و نقدهای دوستان هم باهاشون موافقم مخصوصن نقد آقای شریفی... ضمن اینکه باید تشکر کنم از حوصله و وقتی که صرف انتقاد مبسوط ترانه های دوستان می کنید و این جای تقدیر و تشکر داره... ممنونم
  • عیسی کریمی کدخدائی سلام دوست عزیز. کار خیلی خوبی بود. نکته های مهم رو دوستان اشاره کردن فقط این قسمت (کجای جاده واسادم ) به نظرم اگه به جای واسادم از ایستادم استفاده بشه از لحاظ خوانش روان تر میشه و به وزن شعرتون فکر نکنم لطمه ای وارد بشه. در کل شعر بسیار زیبایی بود. موفق باشید.
  • حامد جاویدان سلام نیما جان زیبا بود
  • مهشاد نورالسنا سلام آقا نیما ترانه ی خوبی بود با خانم ربانی موافقم بدجوری خوب وزنش مشکل داره شدم طعنه خور بارون چشام ابراي پاييزه همش با بغض تو سينم واسه موندن گلاويز این قسمت خوشم اومد موفق باشید
  • ناهید ملکی سلام نیمای عزیز قبلا نظرمو گفتم ترانه زیباییه خوب ویرایش کردی یه مصرع روی وزن نبود که جناب شریفی اشاره کردن موفق باشی لایک
  • محمد قاسمی (شاهد) سلام نیمای عزیز. کار خوبی بود مخصوصا شروعش. یه سری نکات مد نظرم بود که دوستان با تیزبینی اشاره کردند. فقط اینکه قلمت نویسا دوست گلم.
  • یاسر بهبهانی سلام نیما جان.بعد از ویرایش کار بهتر و زیباتر شده. موفق باشی
  • مجید زبردست سلام. کارقشنگی بود شاد باشید
  • علی اصغر شریفی کار نسبتا خوبی ازتون خوندم جناب سکوت زیبا و با احساس در کلیت بود . در بعضی جاها تعابیر خوبی رو ساختید: شدم طعنه خور بارون چشام ابراي پاييزه>>> خیلی خوب بود. تیکه جالبی بود. اما دو مصراع بعدی این بند ، و اشاره کردن به بغض به نظرم درست نیست وقتی که دیگه اشاره میکنید به چشمهای اشکبار . و بغض دیگه بی معنیه. بغض دیگه اینجا ترکیده و تبدیل به اشک شده. این مصراع: بد جوري گم شده راهم>>> مصراع رو میای با هجای بلند شروع میکنی و ایجاد سکته کرده. شما در مصراع قبلیت این کار رو کردی که این قابل پذیرش هست. (حالا با توجه به بعضی قوانین موجود که در کتابها میخونیم.) ولی دیگه در این مصرع نه! در مورد این بند: بايد اين راهو برگردم رسيدم اولين خونه چه بالا رفتنم سخت بود سقوط من چه آسونه >>> خیلی تناقض کلامی وجود داره! مصراع اول بند اشاره به یک انتخاب و اختیاری میشه که حالا ممکنه بازخورد یه اشتباه یا سردرگمی باشه. مصراع دوم این بند ، کلا به نظرم اشتباه هست وجودش. شما بعد از فعل " برگردم " ، میاید و صحبت از رسیدن میکنید؟! اگر جای این دو مصراع عوض بشه به نظرم درست و منطقی تر هست. یعنی اینکه: شما به جایی رسیدید که اشتباه و یا جبر روزگار بوده. و حالا باید ( مصراع دوم) این راه رفته رو برگردید. دو مصراع بعدی خیلی خوب و عالی بود. دو مصراع پایانی بند آخرت هم خوب و جالب بود. *موفق باشید*
  • آزاده ربانی سلام بسیار ترانه ی پراحساس و زیبایی بود لذت بردم احساس میکنم فقط یک ادیت کوچولو روی مصراع "بدجوری گم شده راهم " زده بشه که دقیق بشینه روی وزن وگرنه به نظرم ترانه تون خوب و دلپسند بود لایک