دروغ گو

خودتو خراب کردی
التماس فایده نداره
برو دنبال همونی
که الان سر قراره
دیگه چشماتو نمیخوام
چشمی که دروغ میگه
اذیتم نکن با اشکات
چشماتو ببند دیگه
تو باهام بد کردی اما
من با تو خاطره دارم
اگه دیدمت یه روزی
قول میدم به روت نیارم
چه جوری تونستی راحت
منو زیر پا بزاری
با کارات فهمیدم این بار
که دیگه دوسم نداری
باید از همون روزی که
سر روی شونت گذاشتم
یه جوری میفهمیدم که
من فقط دستاتو داشتم
همه ی آدما انگار
رو سرم آوار میشن
همشون با لنز اشکام
شکل عکس تار میشن
اومدی شکستی رفتی
قلبی که جای تو بودش
تقصیری نداشت قلبم
اما بازم تو ببخشش

از این نویسنده بیشتر بخوانید: