نارفیق

رفیقِ نارفیقِ من
بزن زخماتو کاری تر
کجا دیدی کسی باشه
مثه من ساده، زود باور

بزن، چیزی نمی فهمم
دیگه عادت شده حرفات
نمک روی دلم ریختی
دروغ بود خوبی کردن هات

رفیقِ نارفیقِ من
تو از رفاقتت دوری
همیشه پُشتِ تو بودم
ولی انگاری تو کوری

رفیقت رو سبک کردی
خیالت دل شکستن نیست؟
باید دست زد برای تو
که نمرت توو رفاقت بیست :/

تو یاد دادی به من اینو
که دنیا جایِ آدم نیست
کسایی مثلِ تو گرگن
خیالت اینو یادم نیست؟

مقصر من بودم شاید
که فکر کردم رفیق هستی
ندیدم خنجرت رو من
که از پُشت واسه من بستی

یقین دارم که روزی تو
سزاشو پس می دی نامرد
رفاقت بینِ ما مُرده
اینم حلوای این سالگرد
………………………………….
۲۷/۴/۱۳۹۴
B.S

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/94167کپی شد!
1402
۶
۱