خدایا از تو ممنونم
خدایا از تو ممنونم، برای هر چه خود دادی
برای این همه غمها، برای لحظه ای شادی
خدایا از تو ممنونم، برای نم نم بارون
برای این سر سودا، برای این دل مجنون
برای بوی گندم ، نان، برای عطر شالیزار
و یا بوی علفهایی، که در سهراب شد بیدار!
برای سفره ی هف(ت) سین، برای اون شب یلدا
برای سبزه و سنبل، تفال های پر معنا
خدایا پنجره بازه، خروس آواز می خونه
از این آواز خوندنها، دلم شد مست و دیوونه
خدایا از تو ممنونم، از این رنگا و عطر و بو
گل مریم، گل نرگس، شقایق، نسترن، شب بو
خدایا مهربونی تو، همیشه دستمو داری
به وقت شادی و خنده، به وقت رنج و بیماری
خدایا از تو ممنونم، برای حس آزادی
همون حس قشنگی که، یه عمری تو به من دادی
خدایا عاشقم کردی، امان از اون چش(م)و ابرو
از اون لبخند زیبا من، شدم دیوونه و جادو
اگه دستای من حتی ، یه بارم توی دستاش بود
چی می شد یک دفه یک بار، لب من روی لبهاش بود؟
ولی با این همه بازم، خدایا از تو ممنونم
خدایا از تو ممنونم، خدایا از تو ممنونم …
غلامحسین شورمیج(فرشید) – ۲۰/ بهمن/ ۹۳