"بازی"
تقدیم به کسانی که توی جنگ به دنیا میان،توی جنگ بزرگ میشن و توی جنگ…
منو هر شب نشون میدن تو اخبار
یه بچه م با لباس پاره پاره
یه شهر بی دفاع مرزی ام که
یه عمره رو سرش موشک میباره
منم اون نسلی که با گنج اومد
منم اون نسلی که با جنگ رفته
گناه مردم این سمت نقشه
یه میدون بزرگ گاز و نفته
منم اون بیگناهی که همیشه
جلوی دوربینا چشماشو بستن
اسیر دشمنای صوری ام که
تا وقتی بمب و موشک هست،هستن
منم خون سرازیر از لب شب
منم لالایی تو رگبار باروت
یه پژواکم توی بی حرفی محض
که تو گوشت میگه تابوت،تابوت
تو دنیایی که جنگیدن یه شغله
تو دنیایی که عرفه چوبه ی دار
یه درد مشترک تکثیر میشه
منو هر شب نشون میدن تو اخبار
"مسیح صالحی"