ترانه"آدم برفی"

آدما پیر که میشن به جای آدم برفی
چشاشون میشه مثه چشای آدم برفی

تا یکی میلغزه پاش، روو تن برفای حیاط
میذاره زمستونا رو، پای آدم برفی

از صدای خنده ی آدما آشفته میشه
خواب بی رنگ همه-شبای آدم برفی

پر میشه یکی یکی، صندلیای مهمونی
هیشکی جا نمیگیره برای آدم برفی

بچه ها میرسن از یه نقطه ی کور و سیاه
بچه ها درمیارن ادای آدم برفی

یکی برمیداره چشماشو ، یکی کلاهش و
میدونن در نمیاد صدای آدم برفی

یه روزی می پرن از خواب و میبینن دیشب
آب شده هرچی به جز عصای آدم برفی….

"نسیم بیرانوند" از مجموعه شعر "لبخند که میزنی…"

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/90409کپی شد!
1429
۱۷