پاییز هم گذشت
دلم گرفته از/ این ساعتایِ سرد
این فصلِ زندگیم / این سرنوشت شوم
لُختیِ این اتاق/ از برگ و بار عشق
پاییزِ بختمُ/ آوُرده روبروم
رنگِ رخِ من از/ پاییز بد تره
احساس می کنم/ در حال مُردنم
احساس می کنم/ این برگهای زرد
پر می زنن واسه/ از بین بردنم
انگار مُردمُ/ باید واسه خودم
کم کم پلیورِ / مشکیمُ تن کنم
باقیه وقتمُ/ مثلِ همین اتاق
صرفِ نشستنُ/ لب دوختن کنم
افسوس می خورم/ از اینکه بودیُ
من بی تفاوت از/ پیشِ تو رد شدم
دست خودم نبود/ لج باز بودمُ
مغرور بودمُ/ اینجور بد شدم
حالا بدونِ تو/ پاییز اوومدُ
ارتشِ برگ زرد/ دنیامُ قبضه کرد
تاوانِ فرصتِ/ از دست رفته رو
باید بدم با این/ پاییزِ تلخ و سرد
پاییز هم گذشت/ اما واسه منُ
روزای این اتاق/ فرقی نمی کنه
خورشیدِ غربیه/ تاریک و غم زده
فکری واسه منِ/ شرقی نمی کنه