پاییز هم گذشت

دلم گرفته از/ این ساعتایِ سرد
این فصلِ زندگیم / این سرنوشت شوم

لُختیِ این اتاق/ از برگ و بار عشق
پاییزِ بختمُ/ آوُرده روبروم

رنگِ رخِ من از/ پاییز بد تره
احساس می کنم/ در حال مُردنم

احساس می کنم/ این برگهای زرد
پر می زنن واسه/ از بین بردنم

انگار مُردمُ/ باید واسه خودم
کم کم پلیورِ / مشکیمُ تن کنم

باقیه وقتمُ/ مثلِ همین اتاق
صرفِ نشستنُ/ لب دوختن کنم

افسوس می خورم/ از اینکه بودیُ
من بی تفاوت از/ پیشِ تو رد شدم

دست خودم نبود/ لج باز بودمُ
مغرور بودمُ/ اینجور بد شدم

حالا بدونِ تو/ پاییز اوومدُ
ارتشِ برگ زرد/ دنیامُ قبضه کرد

تاوانِ فرصتِ/ از دست رفته رو
باید بدم با این/ پاییزِ تلخ و سرد

پاییز هم گذشت/ اما واسه منُ
روزای این اتاق/ فرقی نمی کنه

خورشیدِ غربیه/ تاریک و غم زده
فکری واسه منِ/ شرقی نمی کنه

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/88795کپی شد!
751
۱۸

درباره‌ی علی عزیزی

"سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت" حافظ. (برای استفاده از ترانه هام این ایمیل منه: azizi2ali@yahoo.com ، خوشحال میشم اگه بتونم کمکتون کنم.)