گل واژه
من از پروازِ گل واژه
روی خط خطِ این دفتر
سلاحی ساده می سازم
که رویاهات نشن پرپر
من از تاثیرِ باورهات
روی سدِّ تلاطم ها
نهالی تازه می کارم
شکوفه هات بیان بالا
مثِ (مثلِ) احساسِ شاعر که
روی کاغذ بنا می شه
چه بغضای دراماتیک
که بی پرده به پا می شه
شاید کرمی که تو پیلست
تویِ ذهنش نمی گنجه
شکستن هم یه وقتایی
رسیدن به خودِ گنجه
اگه راهُ به روت بستن
تو محکم باش ، نترس اصلا
دوتا خطِّ موازی هم
تهِ دنیا به هم وصلن
ازون روزی که لالایی
واسه شب گریه ها گفتن
ازون وقتی که نافت رو
به شاهکارِ خدا بستن
یه حلقه هس(هست) که هر نقطش
واسه رفتن سر آغازه
بشر وادارِ این شکله(وادار به این شکله)
به پیروزی نمی بازه
تنت صحرایی و تشنه
سرابت ختمِ آواره(ختم به آواره)
تو هم آوایِ بابک باش
درفشِ کاوه رو بردار
تقدیم به خواهرم و همه کسانی که برای رسیدن به اهدافشون (مخصوصا کنکوری ها) شبانه روز تلاش می کنند ….