دیوونه
تو تیمارستان ازعشقت من جنون مفرطم
اگه این اسارته عاشق این اسارتم
یه دیوونم که به جزتوهیچی یادم نمیاد
دل من جز با توبودن دیگه هیچی نمیخواد
اینجا راحت میشه عشق تورو فریادکشید
عکس چشمات وبا انگشت رو تن باد کشید
اینجارو کاغذا دائم اسمتو رج میزنم
رو درختا نقش قلب کج ومعوج میزنم
یه عروسک ازکتون شبا تا صبح کنارمه
دکترا میگن که اون عاشق وبی قرارمه
ولی هیچی واسه من خواب تو دیدن نمیشه
به امید دیدن روی تو خوابم همیشه
آخ اگه یه شب خدا تورو تو خوابم بیاره
دیگه دیوونه تو دنیای خودش غم نداره