عوارض دیونگی
هنوز یه وقتا آینه هم،تورو به جام نشون میده
عکسات بازم با خنجرش،مگه به من امون میده؟
حال و هوای این روزام،مثل یه اعدامی شده
میدونه مرگش این روزاس،دیدنت الزامی شده
تو انفرادی اما هی،مشتی به دیوار میزنه
خیالِ خامش که هنوز،کور سویی واسش روشنه
این حسو حالِ لعنتی،مثل خُره به جونمه
توی رگام خاطره هات،جاری بجای خونمه
صد دفه خواستم یجوری،تورو فراموشت کنم
اما تا شب شد یهویی،خواستم که آغوشت کنم
دیدم که باز تو نیستیو،بالش توی آغوشمه
تو این هوای بی نفس،خیالِ تو تن پوشمه
دارم به من شک میکنم،به این نمیگن زندگی
این حال و احوالو میگن،عوارض دیونگی
امید منتظری
امیرعلی تاج
@};-
حسن عرب لاریمی
سلام کار زیبایی بود لایک تقدیم @};- =D> @};- :-x @};- =D>
سعید سروی
سلام جناب منتظری عزیز ترانه زیبایی بود لایک تقدیمت موفق باشی و سبز
علی ادریس زاده
درود.ممنون از کارتون.تو بندهایه پایانی کار از نظرم کمی افت کرد :-( . اما تا شب شد یهویی،خواستم که آغوشت کنم :-? :-/ [-( دیدم که باز تو نیستیو،بالش توی آغوشمه تو این هوای بی نفس،خیالِ تو تن پوشمه ممنون.شاد و سلامت باشی @};-
علی اصغر شریفی
ترانه زیبا و با احساسی بود بعضی تصویر سازی ها به جا و قشنگ بودند اما به جاهایی روون خونده نمیشد مثلا بند اولتون: " هنوز یه وقتا آینه هم" ،تورو به جام نشون میده عکسات بازم با خنجرش،مگه به من امون میده؟ یا: تو انفرادی اما هی،مشتی به دیوار میزنه خیالِ خامش که هنوز،" کور سویی واسش روشنه " :-) @};-
تهِ کدوم مسیر،سرِ کدوم مزار؟
بامن بمان
امسال، سال منه ☃️
آوازِ قو
فرشته بودن