(( بهــشتُ به نامــت سنــد می زنــم…))

((بســـم الله الرحــمــن الرحــیـــم))

نبــایــد به آرامــشـت شــک کنی

به آیـنــده ای که رقــم می زنی

به رؤیـای شیـریــن اون لحظه ای

که داری کنـارم قــدم می زنی

* * *

به چتـری که همراهـم آوردم و

به این پالـتوی تیـره توی تنـم

به این که حـواسم چقد پرته که

به سیـگار خامــوش پـُک می زنم!

* * *

به روزای خـوبی که طاعـون گرفت،

توو گــور اتاقـم قرنـطیــنه شـد

به تقدیــر اون دفــتـرِ شعــر که

یه شـب سهـم آغـوش شومیــنه شد

* * *

به اعـجـاز احـساس مـن شـک نکن

به رؤیــای آینــده ای شـادِ شــاد

میگی مـردِ راهی، پس اثـبات کـن

پسـر! عشـق بایــد به آدم بیـاد!

* * *

نبایـد بذاری تصـاحُـب بشـم

که از تو بگیـره منـو روزگـار

اگه کـلّ دنـیـا رقیــبت شدن

تـوبا چنگ و دنـدون به دسـتم بیـار!

* * *

اگه شـونه هات تکیه گاهم بشـه

اگه مــردِ این روزای سخـت شی

بهـشـتُ به نامـت سنـد می زنم

بهت قـول میـدم که خوشـبخت شی

۱۳۹۲/۰۳/۱۴

(( بهــشت نصیـــبــتان))

https://www.academytaraneh.com/65732کپی شد!
1516
۴۳

  • دیانا ادریس زاده (( بهــشتُ به نامــت سنــد می زنــم…)) @};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-
  • دیانا ادریس زاده ما شاالله اسم ترانه هاتونم خودش ترانه ست مرسی
  • احمداکملی خیلی زیبا بود چقد حرفاتون برام آشناس.انگار بارها شنیدم =D> =D>
  • میلاد شهبازی تبریک از مصرع اول تا آخر رو با یه ملودی بداهه خوندم و جلو رفتم. با توجه به حرفایی که در مورد ترانه ی قبلیت نوشتم و با توجه به اعتقادی که نسبت به ترانه دارم و خودت میدونی چیه، به نظرم این ترانه همون چیزیه که من اسمش رو ترانه میذارم البته تو میتونی قوی تر از این هم بنویسی و شاهکار خلق کنی. به امید موفقیت بیشتر @};-
  • حسین خزایی @};- @};-
  • ابراهیم شاهزری کار شیرین و دوست داشتنی بود :)
  • علی بردبار به تقدیــر اون دفــتـرِ شعــر که یه شـب سهـم آغـوش شومیــنه شد زیباست خانم غفوریان عزیز...دلتنگتان هستم...به امید دیدار. @};-
  • آیدین صبور دیگه به خوندن ترانه هاتون و احساس شاعرانگی عادت کردم
  • رسول آدینه سلام خواهر عزیزم نمیدونم چقد مجوز دارم احساسم رو نسبت به کار بازگو کنم بدون نقد ویا اینکه به نقد جواد پوران عزیز استناد کنم و بگم اگه اون بحث در مورد پالتو رو نمیخوندم شاید بحث خاصی بنظرم نمیرسید ولی نمیتونم نظری هم نزارم بعلت مشکلاتم نمیتونم بیشتر از این توضیحی بدم خانم غفوری عزیز باور کنین اگه زمان میذاشت دوس داشتم بند بند این کارو با عقاید و نداشته های خودم توضیح میدادم ودلیل دوس داشتنش رو بگم...... =D> =D> =D> =D> @};-
  • سعيد سلطاني میگی مـردِ راهی، پس اثـبات کـن پسـر! عشـق بایــد به آدم بیـاد =D> =D> =D> =D> =D> =D> زیبا بود موفق باشید:)
  • علیرضا روشنی سلام ترانه فضای بسیار فوق العاده ای داشت با جواد پوران فقط تو اون قسمت که مصرع پالتو اشاره داشت موافقم که خوب "تو" رو بردار "رو" بذار نمیمیری که... در مورد استفاده ی دو تا که توی مصرع هم همینطور... البته در گذشته بسیاری از اساتید و بزررگان ما نظیر شاملو, مفتون امینی, و حتی شمس لنگرودی اشعاری دارن که در یه بیت یا یک فصل از شعر از کلماتی مثل "که" و "هم" و... به کرات و پشت سر هم استفاده کرده اند که هر کدوم ازون مثلن "که" ها کاربرد متفاوتی داشته ولی در این مصرع شما "که" به همون معنای واقعی شه و کارکرد متفاوتی ازش نگرفتین به همین دلیل ایراد محسوب میشه... تو گوور اتاقم قرنطینه شد رو هم دوست نداشتم چون معمولن تو گوور قرنطینه نمیشن که.... اینا نظرای من بود کاش فرصت داشتم کامنتا دوستان مثل مجید و جواد و احسان رو هم میخوندم.... در هر صورت من ازین کار بسیار لذت بردم حمیده جان پیروز باشی @};-
  • محمدرضا رجب پور درود بانو @};- کار متفاوت بود با ترانه های قبلیتون ولی همچنان ردپایی از حمیده سادات غفوریان درش بود ;)) دوستان نکاتی گفتند و استفاده کردیم!!!
  • احسان نوری سلام خانم غفوریان عزیز کار زیباتونو خوندمو لذت بردم جواد پوران عزیز و مجید شمس نکات خوبی رو گفتن که منم استفاده کردم باید اضافه کنم استفاده از چتر و پالتو به واقع چه مفهومی رو میخواد منتقل کنه؟ و ارتباط این بیت با بیت بعد منطقی نیست و همینطور با بند پیشین _____________ نبایـد بذاری تصـاحُـب بشـم تصاحب از زبان ترانه خارجه ______________ بند دوم و سوم مفهوم و ارتباط یکپارچه ای با بدنه کار ندارن گفتن اینکه مولف چقدر حواس پرته و اینکه دفتر شعرشو آتش زده پالتو - چتر و روزهای خویش که طاعون گرفته به واقع چه چالشی رو می تونه به وجود بیاره؟ و عاشق چه کاری می تونه برای شعرهای سوخته بکنه و اگر این دو بند رو حذف کنیم آیا اتفاق خاصی برای این ترانه می افته؟ ترانه تدوین خوبی نداره ___________ جسارت بنده رو ببخشید ممکنه من اشتباه کنم @};- @};-
  • الهه صادقي سلام :-x بالاخره كار خودتو كردي آتيــــــــش پاره...... :-)) :-)) :-)) حيف كه غيرتم اجازه نميده وگرنه شفاف سازي ميكردم چه موجود پليدي هستي حميده :-S :-S :-S ترانه رو دوست داشتم آبجي خانوم و همين جا جا داره از آقاي شمس و آقاي نوري و خانم رباني و آقاي پوران عزيز و.... هم تشكر كنم كه پاي ترانه هاي بچه ها وقت ميذارن و كارها رو تحليل ميكنند... "به اين كه حواست چقد پرته كه"....( دوستش نداشتم :-( ) باقــــي ترانه خيــــلي شيـــرين بود ديوونـــه ي دوســـت داشتنـــي خودمـــــــ :-x :-x @};- @};- @};-
    • حميده سادات غفوريان سلام الــهه نازنین الـــهه! جوووون هرچی مـــرده دهنت قرص باشه :-S :-S تو قــووووووول دادی با مرام :-S نمی خوای که هرچی بافتم پنبه کنی :-S تازه من که نمی دونم درباره ی چی حرف می زنی [-( منم به نوبه ی خودم از ازاین دوستان گرامی که وقت ارزشمندتشون رو برای نقد آثار ما میذارند بسیار سپاسگزارم. اون مصرع رو اصلاح می کنم آجی ولی مصرع بعدو چیکا کنم ؟!!!! :-( ممنونم که اومدی عزیز دلم. :-x :-x :-x :-x @};- @};- @};- @};- (( خوشبخـــت باشیـــد))
      • الهه صادقي چون جون خودمو قسم خوردي مي پذيرم تا اطلاع ثانوي سكوت اختيار كنم غفوري جـــــان :-)) :-)) همينجوري بباف اگه كمك خواستي منو هم خبر كن باهم ببافيم ;)) آخـــــي! الهي آگاه بشي هر چه زودتر:-) ;)) مصرع بعد.................... :-( :-( :-( :-( جهاني كه توش جايي نيست....واسه بغض زناي سيگاري... كنار تو خوشبختم.....باور كن اجي :-x
  • مجید شمس سلام خانم غفوریان نسبت به کارای قبل فضا تغییر کرده بود و اما باز هم خوب بود. نبــایــد به آرامــشـت شــک کنی به آیـنــده ای که رقــم می زنی به رؤیـای شیـریــن اون لحظه ای که داری کنـارم قــدم می زنی * * * به چتـری که همراهـم آوردم و به این پالـتوی تیـره توی تنـم به این که حـواسم چقد پرته که به سیـگار خامــوش پـُک می زنم! پاره اول ترانت جوری بود که حس کردم راجعبه فردا صحبت میکنی و پاره دوم مشخص شد که در همین لحظه هستی راجعبه پالتوی توی تن // فکر نمیکنم اشتباهی وجود داشته باشه ، راجعبه پوشاک به نظرم بیان فرق میکنه ، مثلا میگیم لباس منو کردی تو تنت ، البته معمولا این " تو " حذف میشه اگر به حرف جناب پوران عمل کنی باید بگی پالتوی رو تنم که باز بعید میدونم درست باشه @};- به این "که" حـواسم چقد پرته "که" // دقت نکردی یا عمدی بود ؟ 8-> به روزای خـوبی که طاعـون گرفت، توو گــور اتاقـم قرنـطیــنه شـد ( فکر میکنم ترکیب خوب نیست و اینکه گور برای مرده هست و قرنطینه شدن حسابش جداس ) کاش گور و تغییر بدی به تقدیــر اون دفــتـرِ شعــر که یه شـب سهـم آغـوش شومیــنه شد =D> * * * اگه شـونه هات تکیه گاهم بشـه اگه مــردِ این روزای سخـت شی بهـشـتُ به نامـت سنـد می زنم بهت قـول میـدم که خوشـبخت شی حمیده خانم من با مبالغه های شاعرانه ی قدیمی خیلی موافق نیستم بخصوص در ترانه شما ، بهشتُ به نامت سند میزنم // از شما بعید بود @};- در آخر اینکه پرداخت خوب بود یه مقدار کوتاه تر شده بود ترانه :-)
    • حميده سادات غفوريان سلام آقای شمــس گرامی تغییر فضا عمــدی بود خواستم یه کار متفاوت انجام بدم، تا حالا ترانه ای با حال و هوای نسبتا عاشقانه مرتکب نشده بودم حالا که این کارو فقط محض تجربه نوشتم از دیشب عذاب وجــدان دارم :-S :-S درمورد به کاربردن "توی" ممنونم از توضیحتون، اتفاقا معمولا در تمام مکالمات رورانه مون از نظایر این جمله استفاده می کنیم. به اینکه حواسم چقد پرته که : متوجه وجود دوتا "که" بودم، اما میدونستم اشتباهه ، این ترانه ازاون دسته کارایی بود که توی نیم ساعت نوشته شدو ... البته میدونم توجیه خوبی نیست. :-) اگه یه جایی قرنطینه بشی تا مرگت فرا برسه چی اونوقت گور اتاقم درست نیست؟! :-S :-S درمورد مبالغه هم حق با شماست ولی خوب گاهی وقـتا یه کم مبالغه لازمه ... ;)) ;)) ممنونم از حضــور ارزشمندتون. @};- @};- ((بهـــارتــان پرآرامـــش))
      • الهه صادقي محض تجربه نوشتنت منو كشته :-)) :-)) :-))
      • حميده سادات غفوريان الی شفاف سازی کنی شفاف سازی می کنم ها..... :-? :-?
      • الهه صادقي نهههههههه رحـــم كن خواهـــر :-S :-S :-S پرچـــم سفيــــدو آوردمــــ بالــــا =(( :-S
      • حميده سادات غفوريان عزیزم غصه نخور دهن من قرصه :-)) :-)) :-x
      • علی ادریس زاده به به به.... تو این مناظره ها چه حقایقی کهفاش نمیشه...مبارکه ;)) ;))
      • مجید شمس اتفاقا با فضای جدید موافقم و عذاب وجدان و سرکوب کن :-) وقتی میگم برای نوشتن عجله به خرج میدی شما برای همین میگم دیگه ، نیم ساعته کار تولید میکنی @};- قرنطینه رو نگه دار اما گور را به راحتی میتونی تغییر بدی تا مو لای درزش نره :-) موفق باشی
    • جواد پوران سلام جناب شمس. در ادبیات محاوره و حتی معیار برای مصادیق بیرونی از رو و مصادیق درونی از تو استفاده میشده و میشود. به عنوان.مثال برای وجود هیچ.گاه نمیگیم رو وجودم بلکه میگیم تو وجودم. در قواعد دستوری هم برای پوشاندن بدن از لفظ رو استفاده میشه. واگر هم تضاد این قضیه در زبان روزمره ما برخی اوقات اتفاق میوفته از اشتباهات زبانی. بی شک لباس رو روی تن پوشیدن کاملا درسته و.اگر خلاف نظر بنده رو میتونید اثبات کنید خوشحال میشم ولی یه نکته هم در مورد مبالغه عرض میکنم از آغاز سبک خراسانی عراقی هندی و ادبیات بازگشت و ادبیات دوره ی معاصر مبالغه و اغراق درموضوع عاشقانه مهم ترین رکن هست چو دودین آتشی کابش به روی اندرزنی ناگه چو چشم بیدلی در دیدن دلبر شود بینا فرخی سیستانی.سبک خراسانی در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود حضرت سعدی.سبک عراقی هرشب کواکب کم کنند از روزی ما پاره ایی هر روز گردذ تنگ تر سوراخ این غربال ها صاءب تبریزی.سبک هندی اما در ترانه ی معاصر مونالیزا میوفته از سکه روبه روی شکوه لبخندت یغما گلرویی رو به تو سجده میکنم روزبه بمانی و. . . خوشحال میشم خلاف نظر بنده رو بهم یاد بدید موفق باشید :-)
      • مجید شمس جناب پوران عزیز سلام @};- همینطور که میگیم تو وجودم ... میتونیم بگیم رو وجودت حساب میکنم و هر دو درست هستن. اینجا بحث (رو و تو) از سمت شما شروع شده و امیدوارم با ذکر منبع اثبات کنید این قضیه رو @};- شما مثالی بیارین که توش شاعر بگه رو تنم لباس پوشیدم ... شنیدم که بگن : تنپوش رو تنم ... اما امروز چی میگیم ؟ میگیم جوراب تو پام نیست / کت تو تنم نیست / اما جز اینم هست که میگن عبا رو شونشه / کلاه رو سرشه / اما نمیگن پالتو رو تنشه... و در مورد مبالغه خانم غفوریان متوجه عرض بنده شدن مبالغه ایشون با این ترانه نمیخوند بی شک هر ترانه سرائی ذاتا با مبالغه آشنا هست و حتی به طور نا خدا گاه به کار میبره گاهی ... @};- ......... مثالتون راجعبه روزبه بمانی یک حرف ساده هست به نظر من .. رو به تو سجده میکنم ... خب سجده میکنه دیگه !! @};- بنده یاد میگیرم از شما بزرگوار @};- @};- @};-
      • احسان نوری مجید شمس عزیز اساسا پالتو توی تن نیست و من با نظر جواد پوران کاملا موافقم و در این مصراع آوردن رو منطقی تره چون لباس تن رو میپوشونه پس تن توی لباس میره نه لباس (پالتو) تووی تن موفق باشی @};- @};-
      • مجید شمس خب از لحاظ دستوری که حق با شما و آقای پورانه ولی من گفتار امروزی رو مطرح کردم که حتی اگر اشتباه هست بازم بیان میشه و فکر میکنم در مورد این بند خانم غفوریان اشتباه کردم :"> برقرار باشی
      • جواد پوران دوست عزیزم جناب شمس. انیکه رو یا تو درسته خب کاملا مشخصه موارد استفاده از تو در مصادیق بیرونی شامل اشتباهات زبانی در گفتگوی محاوره ی ماست.از لحاظ دستوری و اصول دستور زبان بنده این رو عزض میکنم اما در مورد روزبه دکتر کدکنی تو دانشگاه تهران یه حرف جالبی در مورد این ترانه به بچه ها گفت: این ترانه باعث میشه اسم روزبه بمانی صد سال آینده در کتاب فارسی بچه ها نوشته بشه و همچینین فاضل نظری عزیز یک روز تو یکی انجمن ها در دانشگاه اذعان کرد رگه هایی از مولانا در این کار مشاهده میکنیم رو به تو سجده میکنم روزبه بمانی در این.مصرح جای خداوند و معشوق رو تغییر داده و معشوق خودش رو در حد خدا بالا رسونده آیا این اغراق نیست؟ این کشف در ترانه نیست؟ از شما بعیده جناب شمس. موفق باشین @};-
      • مجید شمس پوران عزیزم آيا قبل روزبه هیچ شاعری رو به معشوق سجده نکرده ؟؟؟ :-? اغراق هست اما کشف تازه نیست مهم بعد ازون هست که روزبه کشف ها رو انجام میده و میگه دری به کعبه باز نیست... بسکه طواف کردمت مرا به حج نیاز نیست ... @};- @};- @};-
      • جواد پوران این بحث ها برای پیشرفت بچه های آکادمی بنظرم بسیار مفیده مجید جان تمام حرف های حافظ در قرن هشتم توسط سعدی در قرن هفتم زده شده.تمام حرف های فروغی بسطامی در قرن سیزده توسط صاءب زده شده اما تفاوت اینها در زبان و زاویه ی دید در کارهاست در تاریخ ترانه سرایی هیچ نیم.مصرحی،تاکید میکنم هیچ نیم مصرحی به این اتفاق نایل نشده.هم در زبان و هم در مستقیم گویی و اگر کشف در این.نیم مصرح اتفاق نمیوفتاد یقینا زمینه ساز کسف ها در بند های بعدی نمیشد شما برای من مثال بیار از این مضمون که روزبه روش دست گذاشته.باهم مقایسه میکینم و بعد به کشف این.نیم مصرح پی میبریم دوشنبه در فرهنگ سرای اندیشه جلسه شعر دارم روزبه بمانی هم حضور داره شما هم تشریف بیارید تا با صاحب اثر در مورد کار صحبت کنیم. موفق باشین
      • مجید شمس درست است که مهم بیان هست به گفته خودت اما این بیان چه کار شگرفی کرده ؟ تنها اغراق وجود داره و بس @};- شما راجعه کشف این نیم مصرع صحبت کردی و بنده ادامه را به عنوان کشفهای روزبه مطرح کردم و بحث راجعبه این نیست که ارتباط این نیم مصراع با ادامه بندها چی بوده @};- اگر فرصت کنم دوشنبه مزاحمتون میشم // @};- @};- @};-
  • پگاه دهقاني محشر بود حمیده جان واقعا لذت بردم
  • رضا معظمی سلام خواهرم @};- یه نکته: ابتدای کار از تصویرسازیا مثلن پالتو و سیگار برمیاد که یه آقا داره واسه عشقش ترانه میگه.اما یهو تو بند 4 همه چیز تغییر میکنه و یه خانمه که داره حرف میزنه.نمیدونم شاید مشکل از این حقیر باشه ولی یکم به نظرم ایراد داشت از این بابت.چند بارم خوندم اما بازم همین تصویرا تو ذهنم تداعی شد @};- من همیشه کاراتونو خوندم و این کارتون خیلی جم و جور وکوتاهتر شده بود که این یه نکته ی خیلی مثبت بود تو کارتون.هرچند واسه اجرایی شدن باید کوتاهتر باشه.در کل کار زیبایی رو خوندم.ببخشید اگه جسارت کردم و نظر شخصیمو گفتم :-) خسته نباشید و قلمتون پاینده @};- @};- @};- @};-
  • جواد پوران سلام. چنتا نکته رو میگم. به این پالتوی تیره توی تنم؟اصولا تن پوش روی تن قرار میگیره و کاربردتوی تن اشتباهه به اینکه حواسم چقد پرته که؟استفاده ی بیش از یک بار حرف ربط که در یک مصرح کاملا ضربه زنندس که از تو بگیره منو روزگار؟جابه جایی ارکان بازهم در لفظ ضربه زده اگر ما از کلمه ای یا ترکیبی خاص استفاده میکنیم که در گذشته هم شاعر یا ترانه سرایی ازش استفاده کرده باید کارکرد ما از اون مفهوم بسیار قوی تر باشه وگرنه عملا شکست میخوریم اعجاز زو مولفین پیشین.هم.بسیار زیبا ازش استفاده کردن آیا کارکرد شما زیبا تر و قوی تره؟بنظر بنده خیر و هیچ اتفاق تازه ایی از اعجاز ییرون نکشیدید در کل در این کار از حمیده سادات غفوریان بسیار عقب تر بودید موفق باشین @};- @};-
  • سید ایمان پورحسینی =D> =D> =D> @};- @};- @};-
  • مهدي دمي‌زاده سلام دوست من... حالا شد کنترل و استفاده مناسب از فضا و تصویر در نهایت لذت
  • مسعود احمدی سلام بانو غفوریان نمیدونم چرا اخیرا اغلب کارایی رو میخونم که نیاز به نقد ندارن، شاید فقط میخوام لذت ببرم =D> @};- @};- @};-
  • عباس غلامی مقدم اگه شـونه هات تکیه گاهم بشـه اگه مــردِ این روزای سخـت شی بهـشـتُ به نامـت سنـد می زنم بهت قـول میـدم که خوشـبخت شی
  • صادق شيخي آفرين دلنشين بود.موفق باشيد. @};-
  • ساحل یاوری حمیده عزیز سلام :-) چقد این ترانت متفاوته با کارای دیگت و من چقد دوسش دارم :-x همیشه گفتم و بازم می گم تو شاهکاری =D> فقط اون قسمت که اشاره به پک زدن سیگار خاموش شده ...درسته که خانومها هم سیگار می کشن اما برای من به عنوان یه ایرانی واسم تصورش سخته دختری کنار یه پسر قدم می زنه و سیگار می کشه! شاد باشی دوست من @};- @};- @};-
  • علی حمیدی به اعـجـاز احـساس مـن شـک نکن به رؤیــای آینــده ای شـادِ شــاد میگی مـردِ راهی، پس اثـبات کـن پسـر! عشـق بایــد به آدم بیـاد! فوق العاده بود . Bravoooooooooooo @};- @};- @};- @};- @};- @};- =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- :-x