"کافه قناری"
می دونم عزیزم؛ قرارت مهمه
تموم شبت غرق بی خوابی بوده
ازین لاک ناخن میشه ساده فهمید
که شالی که دوس داره سرخابی بوده
********************
سر ساعت ده؛ تو و مرد رویات
پیش هم نشستید؛ تو کافه قناری
یه جور گرم صحبت باهاشی که اصلن
حواست به من نیس رو میز کناری
********************
بایستی بدونم چی توی نگاشه
که این قد دل تو واسه اون هلاکه
یه چیزا رو باید دقیق تر ببینم
با این که مث مرگ، برام دردناکه
********************
یه محکوم عشق و رقیب و صلیب و
یه جلاد زیبا ؛ دیگه چیزی کم نیس
یه بوسه..دو بوسه…رو گونه ت؛ روی لب
دیگه جا واسه میخ تو کل تنم نیس
********************
تو و عشق و خنده؛ من و بغض و گریه
تو چهرت گل انداخته و دست من سرد
چقد اون نگاهت به چشماش خماره
رگ خوابتو خوب، تو دس داره نامرد
********************
دیگه بیشتر از این تحمل ندارم
میرم تا بمیرم با یه عالمه درد
تماشایی می شید زمانی که میگن:
یکی پول میز شما رو حساب کرد!