بـــارون مــیــبــاره ….

سلام دوستان عزیزتر از جان …

بعد از ۹ ماه ترانه بارون میباره رو تقدیم شما میکنم … امیدوارم از خوندنش لذت ببرید …

  بارون میباره من رو نمیبینی

   دستای سردم رو حتی نمیگیری

     هر روز خیابونا دلتنگمون میشن

کنار کی بازم تو داری راه میری

جای قدم هاتم رو قلب من میموند

وقتی که میدیدم پیشم نمیمونی

پاییز تنهایی حال بدی داره 

وقتی که با گریه باز زیر بارونی 

هربار گمم کردی چشمامو بستم من

این بار اخر بود از من گذشت دیدی

وقتی نخواستیمو راحت ردم کردی

جواب این زخم و به کی تو پس میدی؟؟

تعبیر خوابم شد رویای تنهایی

میدونم این روزا حال منو داری

کجای این کابوس دنبال تو گشتم

اینجا زمستون شد با فکر تنهایی

وقتی صدای تو دلهره ساز میشه

دنیای این روزام بی رنگ میمونه

حال خرابم رو چشمام نشون میدن

حال تورو اما کسی نمیدونه

بارون میباره…..

https://www.academytaraneh.com/99644کپی شد!
794
۳
۱

درباره‌ی علي جعفري

لحظه لحظه ی زندگی من همانند تلاطم دریاییست که ارامش ندارد و این تلاطم فقط با ترانه هایی که هرکدام زندگی و احساس دورانی از زندگی من را بیان میکند ارام میگیرد...

  • لاله برومندی سلام اول ممنون از اینکه ترانه تون رو با ما به اشتراک گذاشتید اونم بعد از این همه مدت و اما با احترام فراوان عرض کنم خدمتتون که کارتون قابل بازبینی هست و اگه روی وزن و محتوای کار قدری بیشتر کار کنید ایشالا کار بهتری از آب در میاد ... بطور مثال: روی وزن مصرع " بارون میباره من رو نمیبینی " کار کنید یک هجا کم میاره مصرع " دستای سردم رو حتی نمیگیری" کلمه ی حتی کلمه ی مناسبی نیست چرا که کسی که شما رو نمی بینه قطعا دستتون رو هم نمی گیره چون اصلا نیست که ازش این انتظار بره بنابراین گلایه اینجا گلایه ی منطقی ای نیست در بند یکی مونده به آخر : تنهایی و داری هم قافیه نیستند! مصرع "وقتی صدای تو دلهره ساز میشه" از لحاظ معنایی چندان همخوانی ای با مصرع های بعدیش نداره و برای نشون دادن کابوس در مصرعهای قبلی ش هم گزینه ی مناسبی نیست و البته بعید میدونم برای کسی هم این مفهوم رو تداعی کنه در نتیجه پیشنهاد می کنم که این کلمه رو هم بازبینی بفرمایید. ایشالا بزودی شاها کارهای قوی تر و بهترتون باشیم موفق باشید