پرچم صلح
نباشی یه حال بدی دارم و
منو غصه ها بد قلق می کنه
اگه بی تو از کوچمون رد بشم
پیاده رو از غصه دق می کنه
نباشی ازین شهر چیزی کمه
یه متروکه ی منهدم بعد جنگ
قدم می زنم بی هدف تو سکوت
شبیه یه ماهی توی تُنگِ تَنگ
تو این خونه جای هوا عطر تو
برای نفسهای من لازمه
یکم وا کن اخماتو، این تقویت
واسه جنگای تن به تن لازمه
کجا اشتباه اومدیم جادّه رو
بیا چک کنیم نقشه ی راه رو
ما این جادّه رو سمت نور اومدیم
نذار این دفه گم کنیم ماه رو
سره این دو راهی مردد نشو
بدون تو این راه بن بستمه
چشاتو به نفرت مسلح نکن
ببین پرچم صلح تو دستمه
” ساحل صالحی “