جنگ جهانی

سلام خدمت همه دوستان عزیزم…

منظومه ی اسرار زیبایی
توو چشم های تو پدیداره
تقویم عمر من جدا از تو
قرعه به روزای بدی داره

تو عامل احیای احساسم
از توو دل مرگای هر روزی
رنگ جهانم وقتِ تنهایی
زرده مثِ برگای پاییزی

دنیای این عشقو نمیخوامش
وقتی که داره کاغذی میشه
تاریخ مصرف داره احساسم
وقتی نباشی منقضی میشه

دور از هوای گرم آغوشت
سرمای مطلق صفر کِلوینم
جَنگ جهانی توو دلم برپاس
آواره تر از خاک برلینم

پاشو کنارم باشو پَرپَر کن
گُل های یَاءسو از دلِ خاکم
بارون باش آروم شم شاید
خسته شدن چشمایِ نمناکم

حقّّ شکفتن رو نگیر از من
شوق بهارت رو نصیبم کن
واسه تو از هر چیزی رد میشم
درگیر اجباریِ سیبم کن

میخونم این آواز احساسو
قلب ترانه مال تو میشه
پرواز کن سمت خیالِ من
این عاشقانه بال تو میشه

توو آسمون قلب تو میخوام
ابری که عشق میباره من باشم
توو وسعت منظومه ی چشمات
تنهاترین سیاره من باشم

محمد قاسمی (شاهد)

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/94177کپی شد!
1019
۱۲