نفرین …

نگاه کن! به این حال ویرونمون
نگاه کن به قابی که بی ما شکست
نگاه کن به خاکستر خونمون
به خاکی که رو سینه ی ما نشست
نگاه کن چقد سرد و بی روح شد
هوایی که از عشق ما داغ بود
لبایی که سرخ بود از شور عشق
ببین یخ زد و شد سیاه و کبود
اتاقی که پر بود از شور عشق
شده چهارتا دیوار پر اضطراب
بهشتی که روی زمین ساختیم
تمامش شده التهاب و سراب
یجایی که نزدیک مقصد شدیم
چشامون رو عشق هم بسته شد
به بن بست کشیدیم این جاده رو
دلامون از دست هم خسته شد
بیا پاشو از وحشت این کما
من و تو به همدیگه بدبین شدیم
یه عمر از طلوع خوشی میگذره
واسه اینکه به جنگ نفرین شدیم
بیا خط بزن روی این فاصله
من از وحشت بی تو بودن پرم
بیا عاشقم باش و عاشق بمون
که غبطه به خوشبختیمون میخورم

سلام ممنون از نگاه صبورانه و پر دقتتون …

https://www.academytaraneh.com/93142کپی شد!
1259
۸

  • سوگند صفا سلام وعرض ادب من تازه واردم اما با این حال ترانتون به دلم نشست............خیلی... موفق باشی مهسای عزیزم
  • حسین موسوی سلام کار خوبی بود میتونست بهتر هم باشه به امید بهترین ها
  • رضا زال نژاد سلام بند آغازین خیلی قویه. من گرفتم منظورتونو خیلی هم بارزه ببین یخ زد و شد سیاه و کبود - نسبت به کل ترانه در نظر بگیریم ضعیف کار شده. فعل هم که وسطش قرار گرفته یه عمر از طلوع خوشی میگذره واسه اینکه به جنگ نفرین شدیم - ارتباط مصرع ها ضعیفه. به جای خوشی مثلا اگه صلح مینوشتین ارتباط قوی تر میشد چون جنگ خیلی بی مقدمه وارد شده. کلا کلمه هایی مثل جنگ نیاز به بستر سازی داره. یه سری از کلمات انقد تصویر و بار مفهومی بالایی دارن که همینجوری نمیشه دستشونو بگیریم بیاریم تو ترانه. تو بند اول داشتین این مقدمه رو میچیدین ولی تو بند های بعدی بهش نپرداختین در کل ترانه ی خوبیه فقط یه کوچولو ویرایش میخواد تا خوب تر شِ:)
  • علی اصغر شریفی خوب موفق باشید
  • مسعود حسنی نگاه کن! به این حال ویرونمون نگاه کن به قابی که بی ما شکست نگاه کن به خاکستر خونمون به خاکی که رو سینه ی ما نشست
  • علی یاری سلام خانوم معصومی زیبا بود من از وحشت بی تو بودن پرم این رو فکر کنم تو کارای احسان خواجه امیری شنیدم چراغ امید تو دلتون روشن
  • hamed shaabani سلام...محتوای ترانه تون رو دوس داشتم اما یه چیزی...بنظر من شما استعداد نوشتن ترانه هایی که معنی بارزتری داشته باشه دارین و میتونین ترانه هایی بنویسین که مفهوم جدی تر و سنگین تری داشته باشه تا بیشتر به دل بشینه مث ترانه های روزبه بمانی..مثلا همین ترانه فضای خوبی داره اما بعضی از واژه های تکراری و ضعیف به ترانه تون لطمه زده و کیفیت اونو پایین اورده یا بعضی از واژه ها به فضای ترانه خیلی نزدیک نیست و لطافت ترانه تون رو کمتر کرده مثلن واژه هایی مث داغ و جنگ و شور عشق.درکل توو انتخاب واژه بیشتر دقت کنین..بنظرم یکم از ترانه های روزبه بمانی تقلید کنید خوبه اما به شرطی که در نهایت منجر به خلاقیت خودتون بشه و به سبک خودتون بنویسین چون شما توانایی نوشتن ترانه های قوی تر رو دارید تا ترانه های ساده تر.اینارو گفتم چون گاهی همین حرفا خیلی توو روند ترانه نویسی به یه نفر کمک میکنه تا بهتر فضای کاریشو بشناسه.. منظورتون رو از این مصرع متوجه نشدم(به خاکی که رو سینه ی ما نشست) بنظرم خیلی بارز نیست. به ترانه منم یه سر بزن...سبز باشی