۱۷۵
ما اینجاییم چون لیاقت نیست
خواص بودن خیــــلی راحت نیست
میشه بدون زخم هم جون داد
همیشه خون اسمش شهادت نیست
برای جاویدان شدن حتما
نیازی به دشتِ شقایق نیست
میشه مثِ "نیلــوفر آبـی"
غواص بود جایی که قایق نیست
میشه برای تا ابد بودن
به قلب طوفانیه دریا زد
میشه با دست بسته هم پر زد
به جای آب دل رو به خاکا زد
بی هیچ جراحتی … زنده به گور شدن
۲۹ سال از این … قافله دور شدن
برای همدیگه … سنگ صبور شدن
برای ما ولی … کوه غـرور شدن
خبر شده که باز شهید داریم
سربازهای رو سفید داریم
گردان خط شکن، در راهه
غواص های ناپدید داریم
خبر بدین شاید هنوز جایی
چشمایی خیره روی در باشه
شاید هنوز چشمای چند مادر
منتظر همین خبر باشه
مسافرای خسته برگشتن
با ذوق و شوق و اشک و بیتابی
بو کن چقدر عطر خوشی داره
دسته گلِ "نیلــوفر آبـی"
بی هیچ جراحتی … زنده به گور شدن
۲۹ سال از این … قافله دور شدن
برای همدیگه … سنگ صبور شدن
برای ما ولی … کوه غـرور شدن
پ.ن:
– نمیدونم چقدر از پس کار بر اومدم
ولی امیدوارم تونسته باشم هرچند کوچک دینم رو نسبت به این شهدای تازه تفحص شده ادا کنم.
– گردان جمع واژه ی پارسی گُرد به معنی جنگاور دلاور، یل و قهرمان است.