دلتنگی

دلتنــــگی

چــــرا انقـــد نیستـی تـو

چــــرا انقــــــــد ازم دوری

چرا چشمای تو بستـه ن

داری چشمامـو میشوری

ببین ازغصـه ی دوریــت

دلـــم داغـــونه داغــونه

بــا این شــرایط بقـــرنج

دلـــم زنــده نمی مــونه

من ازوقتی که تو رفتـی

با ایـن تنهـایی درگیــرم

داری دورترمیشی ازمن

دارم از دوری میمیـــرم

هـوای خونـه هـم بی تو

تواین روزا دیگه ســــرده

یه جور احساس دلتنگــی

وجــودم رو قـــــــرق کرده

بیـا بـرگــرد نـــــــزار بی تو

مـن از تنهـایی داغـون شـم

ببیـــن ابــــری شـده حالـم

نــزار همــــرنگ بارون شـم

تـــو رفتــی از کنــار مـــن

کسی همپای قلبـم نیست

ببیــــــن درده نبـــوده تـــو

برای قلب من کـــم نیست

هواتــــو میکنـــــم بــازم

توایـن روزای بی تابـــــی

دیگه خستم از این دوری

ازاین قرصـــا و بیخوابــی

هـــوای خونه هم بی تو

تواین روزا دیگه ســـــرده

یه جور احساس دلتنگـی

وجـــودم رو قــرق کـــرده

بیا برگــــرد نــزار بی تــو

من از تنهایی داغون شـم

بازم ابــــری شـــده حالـم

نزار همرنگ بارون شـــم

وحید فرزانه

http://www.vahidfire.blogfa.com/

https://www.academytaraneh.com/91999کپی شد!
859
۶
۱
۱

درباره‌ی vahid farzane

متولد سال 1373/08/05 در شهرستان شیروان، در حال تحصیل در مقطع کارشناسی رشته مهندسی نقشه برداری در دانشگاه صنعتی نوشیروانی وبلاگ شخصی http://vahidfarzane.mihanblog.com

  • علی یاری سلام وحید عزیز ورودتون رو به آکادمی تبریک میگم موفق باشید نا امیدی ممنوع
  • vahid farzane ممنونم خانوم ژیلا قنبری که وقت گذاشتین
  • vahid farzane مرسی از آقای امین بهادری زاده عزیز و همچنین آقای محمد قاسمی عزیز که وقت گذاشتین از نقدی که شد هم خیلی ممنونم همین نقدها میتونه کمک شایانی به بنده و امثال بنده که هنوز تجربه زیادی ندارن بکنه به طور کلی نقدهارو قبول دارم ولی در خصوص همرنگ بارون باید بگم که منظور واقعا رنگ بارون نیست بلکه همرنگ بارون بودن یه نوع کنایه از شبیه بارون بودنه، (حالم ابری شده، برنگردی میبارم) در ابتدا هم این قسمت همبغض بارون بود، ولی بخاطر اینکه شعر راحت تر روی ملودی سوار شه تبدیل به همرنگ بارون شد در ضمن بیت ابتدایی هم کلا حذف شد به طور کلی سپاسگزارم
  • محمد قاسمی سلام وحیدجان. به آکادمی خوش اومدی برقرار باشی دوست من.
  • امین بهاری زاده سلام وحید عزیز ورودتون رو به آکادمی صمیمانه تبریک میگم... این بند میخواد چه مطلبی رو بروسونه...بند آغازین ترانتون بند ضعیفی از نظر تالیفه... چــــرا انقـــد نیستـی تـو چــــرا انقــــــــد ازم دوری چرا چشمای تو بستـه ن داری چشمامـو میشوری نــزار همــــرنگ بارون شـم...مگه بارون چه رنگیه!!؟؟ این قسمت ترانتون ضعف تالیف داره بخصوی این قسمتش(داری دورترمیشی ازمن...دارم از دوری میمیـــرم) من ازوقتی که تو رفتـی با ایـن تنهـایی درگیــرم داری دورترمیشی ازمن دارم از دوری میمیـــرم من فی البداهه این قسمت رو با اجازه شما به این صورت تغییر و پیشنهاد میکنم... من از وقتی که تو رفتـی با ایـن تنهـایی درگیــرم(هر چند (با این رو) توو این قسمت چندان نمی پسندم) من از فکر نبود تو دارم سرگیجه میگیرم در کل رسم نیست توو آکادمی کار اول رو نقد بکنند...که البته حقیر سنت شکنی کردم...نظرات شخصیه و ابراز عقیدیه یک خواننده ی ترانتونه و لاغیر.... کارتون زیبا و دلنشین بود و از خوانشش لذت بردم...احسنت...