دیگه وقته خوابه …
دارم زندگیمو نگااا میکنم
که لای لباسای تو تا میشه
تموم جهانم با یه اتفاق
داره گوشه ی ساک تو جا میشه!
به قسمت نباید رضایت بدی
بگوو سهمم از عشق تو خاک نیست
دم آخری مانع رفتنت
فقط زیپ در رفته ی ساک نیست!
دیگه اعتقادی نمونده برام
خدا هم از این خونه باید بره
قراره که اینجا پرستش بشه
یه عکس و یه چنتایی ام خاطره!
چقد دوره دستم از این رابطه
چقد پر شده گوش نشنیدنت
تموم حواست به سیگارته
به سیگار برگت قسم میدمت!
درو باز کردی روو بی طاقتیم
چقد کفش نامردی اندازته
جلوتر نمیره زمان بعد تو
دیگه وقت خواب منو ساعته!
بزار لا اقل ایندفعه حس کنم
که آرامش دست تو با منه
حالا که داره گوشه ی قاب من
روبانی سیاهو گره میزنه!