کوچه ی بن بست
یه نظر نگاه کردی
به دلی که آشنا بود
من و این قلب توخالی
راهمون از تُو جدا بود
توی هر کوچه ی بن بست
یادشو بیدار می کرد
من می دونم که کدوم دست
دستاتو تیمار می کرد
توی دو چشم نجیبت
یه بهونه ی قفس بود
من خودم دیدم نگاتو
توی چشمه ی هوس بود
سر رو شونه هاش گذاشتی
تا که عاشقت بمونه
تُو ندونستی عزیزم
عشق اون عذاب جونه
من دیوونه ی ساده
دلمو دادم به دستت
ولی حالا چشمای اون
خوب داره میکنه مستت
منِ سرگردون خسته
پای تُو دلمو باختم
تُو کجای زندگیمی
که برات دنیایی ساختم
۹۲