خورشید فانوس به دست
تورو دیدم که فانوسی
به دست داری و راه میری
همش داد میزدم خورشید
مسیرو اشتباه میری
سرتو رو به من کردی
موهات همبستر باد شد
به سینم تیشه زد قلبم
دلم همدست فرهاد شد
اگه شیرین بشی هرگز
از این بیشتر نمیرنجم
من اون لبخند مثل قند
رو با چایی نمیسنجم
درست اونجا که ایستادی
بپیچ سمت چپ جاده
نشونی گل قرمز رنگ
که از دست من افتاده