سفر دریایی
سلام
قبلا برای این ترانه توضیحات زیاد نوشته بودم ولی حس آن توضیحات الآن همراهم نیست. فقط این ترانه از زبان یک زن است, ولی از ذهن یک مرد.
میشه با تو همسفر باشم؟
ببین من هم بارمو بستم
یه امروز دریا بریم تفریح
من از ساحل موندنم خستم
هوا صافه ابرا آرومن
دریا شفاف موجا آرومن
اگه سکان دست تو باشه
دلم قرصه ناخدای من
مث هر بار که میری بی من
خطر کن با توخطر سادس
برای دریا زدن باتو
همیشه قلب من آمادس
باتو از موجا نمیترسم
که مرد من اهل طوفانه
اگه تو ده آدمی سادس
توی دریا شاه شاهانه/ برای من شاه شاهانه
بشین که چایی برات ریختم
یکم سکانو فراموش کن
منم لمس دستاتو میخوام
بشین حرفای منو گوش کن
چقد حالم این روزا خوبه
یکی پیشم هس تو که نیستی
که دوسش دارم شبیه تو
شبیه تو بی رو در بایستی
ماداریم مادر پدر میشیم
شبیه ما بچمون شیره
به مامانش رنگ و زیباییش
توی غیرت به باباش میره
مث هر بار که میری بی من
خطر کن با توخطر سادس
برای دریا زدن باتو
همیشه قلب من آمادس
از همسرم که با ورودش به خانه قلبم باعث شد دوباره به دنیای ترانه برگردم سپاسگذارم. به این خاطر خیلی بهش مدیونم. کاش ترانه ام ارزش میداشت که تقدیمش کنم.