کاسه های خون

چشمای سردت رو حمو پس میزنه هر شب
دیوار سنگی بین ما قد می کشه تا سقف
دلشوره دارم وقتی پشت پنجره میری
انگاری توی کوچه ها داری یه نقطه ضعف

بی اعتمادم به صدای نبض این خونه
حتی به اسمی که تو خوابت زمزمه میشه
یا رد پایی که تو جاده های پاییزی
تصویر محوی توی سنگینی مه میشه

چک می کنه قفل درامونو چشات هر شب
اما نمیدونه کلید و غصه ها دارن
از گریه هام چیزی نمی فهمی مهمم نیس
این غصه ها اشکامو بی منت خریدارن

ما چای صبح و با سلامی تلخ می نوشیم
ته مونده ی رویای ما حل میشه تو فنجون
این صورتامون سرخه مثله ماهیای عید
چون نونمونو می زنیم تو کاسه های خون

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/87883کپی شد!
1198
۳۱

  • عماد گلی توانا سلام. به نظرم نتونستین کار رو خووب از آب در بیارین.این جرئتتون که به خلق اتفاقات جدید خواستین دست بزنین جای تحسین داره اما به غیر از سنگینی مه، غصه ها اشکامو بی منت خریدارن، ته مونده ی رویامون حل میشه توو فنجون، خوب بود اما بند یک و دو قافیه اش اشتباه بود و در کل بیان این کار به من نچسبید .موفق باشین.
  • وحید حسن زاده سلام خانم عساری.مثل همیشه از تعابیر جالبی استفاده کردین که قابل تحسینه .اما چنتا نکته رو نمیشه از قلم انداخت: یک اینکه سقف با ضعف و مه با زمزمه هم قافیه نیستن. دوم حشوی که تو هر ترانتون به چشم میاد و هم من و هم جناب ادریس زاده قبلا بهش اشاره کردیم اینجا هم به چشم میاد: "این صورتامون" امیدوارم هرروز موفق تر ببینیمتون. :)
  • فریبا رستگار سلام روناک عزیزم خیلی از قشمتای ترانتو دوست داشتم مثهُموضوعی که انتخاب کردی یا قسمتای خوب بایین : از گریه هام چیزی نمی فهمی مهمم نیس این غصه ها اشکامو بی منت خریدارن @};- ما چای صبح و با سلامی تلخ می نوشیم ته مونده ی رویای ما حل میشه تو فنجون @};- بایه قسمتایی از کارت همکمتر ارتباط گرفتم مثه: انگاری توی کوچه ها داری یه نقطه ضعفـ ــــاینجابه خاطر جابه جایی ارکانش که موقع خوندن اولین بارم یه خرده اذیت میکرد. یا رد پایی که تو جاده های پاییزی ـــتصویر رد با قشنگه ولی به نظرم اگه برف میبودبرای به نصویرکشیدن رد با بهترمیشد چون روی جاده های خشک رد بایی نمیمونه..حتی اگه جاده از برگ هم بوشیده باشه بازم ردی باقینمیمونه
  • میترا باقری سلام روناک جان ترانه ی زیبایی ازت خوندم لایکی عزیزم @};- @};- @};-
  • تيام كارگرعرب درود روناك عزيزم @};- تمام ترانه يه طرف بند اخرت يه طرف غوغاااااا بود براو عزيزم لايك 16 با اشتياق @};-
  • سهیل پیلتن درود بر خانم عساري عزيز خيلي خوشحالم از حضور مجددتون در جمع دوستان اكادمي و ممنونم از اين كار بسيار زيبا بند پاياني كارتون رو خيلي دوست داشتم سپاس @};-
  • حسن عرب لاریمی سلام زیبا و تلخ بود @};- @};- @};- @};- لایک
  • علی عزیزی سلام بانو بسیار زیبا بود توصیفات قشنگی تووش بود لذت بردم از خوندنش لایک تقدیم شما @};- @};- @};- @};-
  • نیما پیر باوقار سلام خانم روناک عساری عزیز ترانه زیبایی بود و لذت بردم از خواندنش خانم موفق باشید @};- @};- @};-
  • معصومه قریشی درود روناک جونیه خودم دختر تو چرا انقدر غمگین می نویسی جدیدا ، یه جوری هم خوب می نویسیا این فاز غمت قشنگ منتقل میشه آدم افسردگی می گیره :< د یکم بخند ;)) لایکی شدییییییییید @};- @};- @};-
  • حسین خزایی روناک جان خوشحالم که دوباره از قلم توانا و حس زیبات خوانش داشتم .. مانا ببینمت @};- @};- @};- ما چای صبح و با سلامی تلخ می نوشیم ته مونده ی رویای ما حل میشه تو فنجون این صورتامون سرخه مثله ماهیای عید چون نونمونو می زنیم تو کاسه های خون
  • آزاده ربانی سلام روناک عزیز ..ترانه ی زیباتو خوندم ..بسیار سپاسگزارم از حضورت ..از ترانه ی قشنگت و از اینکه درجمع دوستان هستی ..شاد و موفق و سربلند باشی وپرترانه. @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • ناهید ملکی ما چای صبح و با سلامی تلخ می نوشیم ته مونده ی رویای ما حل میشه تو فنجون این صورتامون سرخه مثله ماهیای عید چون نونمونو می زنیم تو کاسه های خون =D> @};- @};- خیلی زیبا انگاری توی کوچه ها داری یه نقطه ضعف...این مصرع به نظرم ضعیفه بهتره ویرایش بشه :">
  • امین شیخی سلام (انگاری توی کوچه ها داری یه نقطه ضعف) این مصرع جابه جایی ارکانش تو ذوق میزنه.تو کوچه ها چه نقطه ضعفی میتونه باشه؟! میدونم میخوای کم کم به مخاطبت بفهمونی که بوی خیانت میاد ولی استفاده از کوچه واژه ی مناسبی برای این مصرع نبود.ما تو یک دوره کاملاً جدید زندگی میکنیم،تو عصر ارتباطات نیازی نیست به قرار های تو کوچه... چک می کنه قفل درامونو چشات هر شب (جابه جایی ارکان داره ولی همین جابه جایی ارکان به این نوشته شعریت بخشیده. استفاده "چشمای" در کنار "چشمات" زیاد جالب نیست و باعث دو گانگی زبان میشه. (اما نمیدونه کلید و غصه ها دارن) این مصرع یه جورایی عقیم به نظر میرسه اونم فقط بخاطر یه مشکل ساده،درسته که تو مصرع قبل خطاب به چشماش حرف زدی ولی اگه "نمیدونه" رو به "نمیدونی" تغییر بدی مفهوم خیلی رساتر میشه. (بی اعتمادم به صدای نبض این خونه حتی به اسمی که تو خوابت زمزمه میشه یا رد پایی که تو جاده های پاییزی تصویر محوی توی سنگینی مه میشه) بی اعتماد=شک داشتن. شک داری به اسمی که تو خوابش زمزمه میشه، خب مرد یا زنی که تو فکر خیانته مسلماً اسم معشوق جدیدش رو میاره و این کاملاً میتونه طبیعی باشه! حالا چرا باید به این اسم مشکوک بود؟ قافیه های خوبی انتخاب کردی ولی به چه قیمتی؟ تو مصرع سوم فضای ترانه به یکباره تغییر پیدا میکنه . این جالب نیست بین صدای نبض خونه، اونم تو بین خواب به یکباره "جاده های پاییزی" بیاد چون مخاطب رو از مسیر ترانه تا حدودی پرت میکنه. (ته مونده ی رویای ما حل میشه تو فنجون) ته مونده رویا مناسب ترین واژه برای این مصرع نبود.باید یه واژه ای میاوردی که اوج نفرت رو نشون بداد نه رویایی که از اول تا انتهاش هرشب تا صبح پشت پنجره و بین دیوار سنگی از بین میره.به فرض مثال:"چن قاشقِ نفرت و سَم، حل میشه تو فنجون" یا "یک مشت فحش و زهر و مار حل میشه تو فنجون" فقط مثال بود. (چون نونمونو می زنیم تو کاسه های خون) این مصرع ضربه آخره و خوب هم ضربه میزنه.ممنون یه چیزی دیگه ای که ذهنم رو درگیر کرد نوشتن تو این وزن بود،خوب از پسش بر اومدی...معمولاً کسایی که تو این وزن طولانی مینویسند بیشتر دچار اضافه گویی میشند. در کل خیلی وقت بود ترانه ای ازت نخونده بودم ، ولی این ترانه نشون میده که پیشرفت خیلی خوبی داشتی جسارت بنده رو ببخش نیتی جز کمک ندارم موفق باشی.امینـ @};-
    • روناک عساری سلام اقای شیخی در ابتدا از همه دوستان عذر می خوام بابت تفاوتی که قایل شدم و تصمیم گرفتم در ابتدا جواب کامنت شما رو بدم همترانه عزیز : نقد زیبای شما رو با کمال میل می پذیرم و بسیار مفتخرم به کامنتی که پای این کار, به من اموخت نیمی از نیاموخته هایم را نیتم همین است و اگه همه ندانسته هایم را می دانستم بین شما عزیزان نبودم قدر میدانم از وقتی که گذاشتید و بی نهایت تلاش می کنم تا گوشه ای از زحمت شما را پاسخگو باشم اگر قلم یاری کرد در ترانه های بعدی حتما دانشی رو که به من بخشیدید بکار خواهم گرفت قدم هایتان گل باران و جاوید @};-
  • مرتضی تلیکانی ما چای صبح و با سلامی تلخ می نوشیم ته مونده ی رویای ما حل میشه تو فنجون این صورتامون سرخه مثله ماهیای عید چون نونمونو می زنیم تو کاسه های خون =D> سلام قافیه های جالبی رو خلق کردید.
  • مجتبی پورکاشانی سلام دوست عزیزم ممنون بابت ترانه خوبی که ازت خوندم. این خیلی عالیه که داری قالب خودت رو پیدا می کنی و یه شکل می نویسی. ما چای صبح و با سلامی تلخ می نوشیم ته مونده ی رویای ما حل میشه تو فنجون این صورتامون سرخه مثله ماهیای عید چون نونمونو می زنیم تو کاسه های خون خیلی عالی. پسندیدم زیاد امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشی @};-
  • رشید زرین قلم سلام خانم عساری @};- ترانه زیبا و با احساسی سرودید موفق باشید @};- @};- @};- @};- =D> =D> =D>
  • مجید صادقی سلام روناك عزيز خيلي كارت خوب و زيبا بود دوست داشتم كارت رو مرسي لايك ما چای صبح و با سلامی تلخ می نوشیم ته مونده ی رویای ما حل میشه تو فنجون این صورتامون سرخه مثله ماهیای عید چون نونمونو می زنیم تو کاسه های خون
  • مهرشاد فروزان مرسی روناک عزیز ،نه فرصت و نه جسارت نقد رو داشتم فقط جابه جایی ارکان در برخی از مصراع ها ، مشهود بود چک می کنه قفل درامونو چشات هر شب... فکر میکنم زیاد وقت نگذاشتی ... موفق تر باشی دوست خوبم @};- @};- @};-
  • مهشاد نورالسنا چک می کنه قفل درامونو چشات هر شب اما نمیدونه کلید و غصه ها دارن از گریه هام چیزی نمی فهمی مهمم نیس این غصه ها اشکامو بی منت خریدارن @};- @};- @};- @};- @};- سلام روناک عزیزم این ترانه عاااالی بود خیلی دوس داشتم @};- @};- :-x لایک
  • محسن یاران سلام. بسیار زیبا. @};- @};- @};- ترانه گفتن تو این وزن کار سختیه.
  • مریم سپید چک می کنه قفل درامونو چشات هر شب اما نمیدونه کلید و غصه ها دارن از گریه هام چیزی نمی فهمی مهمم نیس این غصه ها اشکامو بی منت خریدارن =D> درود روناک جان...مثل همیشه زیبا قلم زدی...لایکی گلم :-) @};-
  • نيما سكوت درود بانو روناک عزیز مثه همیشه فقط با این فعل چک کردن نمیتونم کنار بیام @};- @};- @};- @};-
  • علیرضا سرمدیان ما چای صبح و با سلامی تلخ می نوشیم ته مونده ی رویای ما حل میشه تو فنجون این صورتامون سرخه مثله ماهیای عید چون نونمونو می زنیم تو کاسه های خون =D> =D> کار زیبایی بود . =D> این @};- تقدیم شما .لایک هم که حتما دارید ، نیازی به گفتن نداره .
  • عباس مقدم درود بانو عساری ترانه ی خوبی بود تبریک @};-
  • علی ادریس زاده درود روناک عزیز.ممنون از نگاه زیبات و کار با احساست. فضای کارت خوب نشسته بود تو وزن سنگین مستفعلن =D> تو خوانشم فقط جاده اگه مشدد خونده نشه کمی وزنو میشکونه که شاید بد خونده باشم :"> شاد باشی بانو @};- لایک تقدیمت @};- =D>
  • علی اصغر شریفی @};- @};- @};- :-)
  • وحیدی(سورمه) سلام روناک عزیزم واقعا زیبا واقعا زیبا واقعا زیبا آفرین به این همه احساس واقعا پسندیدم عزیز دلم لایک2 تقدیمت =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-