بی قاعده

ترانه ی خام و ویرایش نشده ای که تازه گفتم:

توی آینه ها دوباره زل بزن
چی می بینی به جز آوار خودت؟
فرصتی باقی نمونده پر شدی
پر چوب خطّای (خط های) دیوار خودت

تو به نیمه های پر نمی رسی
روی مرز کفر و ایمان خودت
وقتی که چیزی نمی بینی به جز
نیمه خالی لیوان خودت

نگا کن زخم عمیق و کهنه که
گوله گوله هی نمک خورده تویی
نگا کن کسی که از دست خودش
توی جمعیت کتک خورده تویی

به خودت پشت هر آینه ای بگو
این که روبرومه پشت خودمه
همه دلگرمی من یک نفره
که تو تصویر درشت خودمه

توی وقتای زمین خوردن من
یاوری که مونده دست خودمه
اعتمادم به کسی غیر خودم
مایه یاس و شکست خودمه

بگو تو خزون سرد این زمین
برگی که رو شاخه می مونه منم
بگو تو دنیای نظم و قاعده
اون که از قاعده بیرونه منم

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/86580کپی شد!
801
۱۴

  • حسين عباسي بائي سلام کار اجتماعیه خوبی بود موفق تر باشید @};-
  • فریبا رستگار سلام آقای میرزایی کارخوبیه،بندای قوی داشت،من مضمون رو دوست داشتم =D> =D> =D>
  • مجید صادقی سلام حسين جان كار بسيار خوب و زيبايي بود از خوندنش لذت بردم لايكي داداش
  • وحیدی(سورمه) سلام آقای میرزائی ببخشید که دیر سر زدم ترانتونو خوندم بسیار زیبا بود لایک 3 تقدیمتون =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • حامد حسینی @};- بگو تو خزون سرد این زمین برگی که رو شاخه می مونه منم بگو تو دنیای نظم و قاعده اون که از قاعده بیرونه منم @};- ترانتون یه تنه به خیلی از دقدقه ها حمله کرده بود @};- =D>
  • یاسر بهبهانی سلام حسین جان. خوشحالم که ترانه ای با این قوت و زیبایی رو ازت میخونم. اکثر نقدهایی رو که میشه مطرح کرد خودت میدونی و نیازی به گفتنشون نیست. ولی بخاطر تشکر از نقدهایی که رو کارای من داشتی چند خطی رو به شبه نقد ترانه ت اختصاص میدم. توی آینه ها دوباره زل بزن چی می بینی به جز آوار خودت؟ فرصتی باقی نمونده پر شدی پر چوب خطّای (خط های) دیوار خودت برای شروع خوبه. چون به نظر من تو شروع ترانه میشه کلی گویی کرد و تو بندهای بعد وارد اصل مطلب ترانه شد. تو به نیمه های پر نمی رسی روی مرز کفر و ایمان خودت وقتی که چیزی نمی بینی به جز نیمه خالی لیوان خودت تو بند دوم از همون اول -نیمه های پر- باعث میشه قافیه بند بعد یعنی لیوان لو بره و از غافلگیر کنندگی قافیه کم بشه. نگا کن زخم عمیق و کهنه که گوله گوله هی نمک خورده تویی نگا کن کسی که از دست خودش توی جمعیت کتک خورده تویی زخم نمک خورده نمثیل خوبیه. قشنگه.تمام حرف ترانه در این هست که تنها فرد قابل اعتماد خود تو هستی بنابراین کتک خوردن از دست خودش با خط کلی ترانه هماهنگ نیست. مگر اینکه منظورتون این بوده باشه که خودش با اعتماد بیجا به دیگران باعث کتک خوردن شده. به خودت پشت هر آینه ای بگو این که روبرومه پشت خودمه همه دلگرمی من یک نفره که تو تصویر درشت خودمه بازی زیبایی شده با پشت و رو و از بندهای موفق ترانه هست. =D> توی وقتای زمین خوردن من یاوری که مونده دست خودمه اعتمادم به کسی غیر خودم مایه یاس و شکست خودمه این بند منو یاد همین مثل مشهور میندازه که کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من. نمیشه بند درخشانی دونستش. ولی بد نیست.بعد از مایه اگه ی بذاری به نظر من بهتر خونده میشه. بگو تو خزون سرد این زمین برگی که رو شاخه می مونه منم بگو تو دنیای نظم و قاعده اون که از قاعده بیرونه منم تصویر برگ مونده رو شاخه قشنگه. در کل کار زیبا و منسجمی بود. یه کم از احساس که ترانه رو صد برابر زیبا میکنه خالی بود. چون موضوع منتخبت زیاد جا برای احساس باز نمی کرد. برخلاف ترانه های عاشقانه که میطلبه آدم با همه ی احساسش بنویسه. موفق و پیروز باشی. مطمینم از بهترین ترانه سراهای حرفه ای ایران میشی. @};- @};- @};-
    • حسین میرزایی ممنون یاسر جان که وقت گذاشتی کتک خوردن از دست خودش: منظورم اینه که از اعتماد به نفس پایینی که داره ، به خودش لطمه می زنه این کار هم جز کارای عاشقانه نیست ، همونطور که گفتی بیشتر کار اجتماعی میتونه باشه، که مردمو به اعتماد به نفس دعوت می کنه نمیشه گفت این کارا از احساس خالی هستن توی اجرا این نوع کارا اگه درست اجرا بشن ، خیلی به چشم میان مثلا کارای یغما گلرویی که توسط سیاوش اجرا شده ، مثل نقاب حس این کارا با کارای دیگه فرق داره (مثل کار الکی سیاوش) ولی بدون حس نیستن این نظر لطفته که وقت گذاشتی، و من هم فردای روشنی تو ترانه حرفه ای برات متصورم با آرزوی موفقیتت @};- @};- @};-
  • مرتضی تلیکانی سلام موفق و سربلند باشید