تولد

 

شب میلاد تو اینجا نشستم با یه قاب عکس

تموم درد من اینه چرا شادی نداره مکث

با یه شمع و یه عالم گل واست مهمونی میگیرم

تو تنهاییم با یادتو همش درگیر درگیرم

حالا با عکس رو دیوار میرقصم اما بی لبخند

نمیدونم چرا بازم ؛ نمیشه از نگات دل کند

آره بدجوری  آلودم به عشق سینه سوز تو

با اینکه دوری اما باز میدونم حالو روز تو

نمیدونی چشات با من چه کاری می کنه جونم

فقط میخوام بدونی که بدون تو نمیتونم

توچشمات مبدا نوره.توخورشیدی برای من

تموم دلخوشیمی تو.تویی حس صدای من

یه قلب عاشق عاشق واست کادو آوردم باز

بیا تا آخر قصه تو با من آی پریه ناز

تو دوری از من اما عشق بالمس فاصله زیباست

میدونم آخر قصه تموم دنیا مال ماست…

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/8457کپی شد!
1237
۱۱