کوچه
تو که ساک بستی ، نمازم شکست
با پای پیاده مسافر شدم
غمِ فاصله روو وجودم نشست
و بعدِ عبورِ تو ، شاعر شدم
از این خونه رفتی که من باشم و
به هرچی که مونده حسادت کنم
به شهر بدون تو شاید ، ولی
محاله به این کوچه عادت کنم
به بارون نمیشه بگی که نبار/ بگی خاطراتم رو یادم نیار
بهم گفته بود عطر بارون خوشه / حالا بوی بارون منو ، میکشه
هنوزم سرِ جاشه هرچی که بود
هنوز کوچمون گرم دلتنگیه
کجایی ببینی درِ خونموون
الان چند ساله ، همون رنگیه
کجایی ،، ؟ غروبا تو هم یادی از
منو خونه ی سابقت میکنی ؟؟
کدوم شهر بعد از تو جای منه
کدوم کوچه رو عاشقت میکنی ؟
چقد اسم تو توو گلوم بغض شه؟
چقد پیش مردم رعایت کنم ؟
به شهر بدون تو حتی نشد
چجوری به این کوچه عادت کنم ؟
محاله به این کوچه عادت کنم
نیما رستگار
لینک دکلمه با صدای خودم
http://www.radiojavan.com/mp3s/mp3/Nima-Rastegar-Koocheh