تنهایی

تو آوازه نگاه تو
هنوز از گریه لبریزم
یه بغضی رنگ بی تابی
دارم از غصه می ریزم
اگه دستامو گم کردی
اگه قهری تو با دنیام
یه حسی از تو جا مونده
که شعله میشه تو شبهام
میون این زمستونی
که خورشید بی تو یخ کرده
تو مرز خوابُ بیداری
شبم بی قافیه سرده
تو موسیقی تنهاییم
یه جوری غرق تو میشم
پرم از عطر آغوشت
ولی حیف رفتی از پیشم
هنوزم توی این خونه
تورو هر گوشه میبینم
هنوزم وقتی دلگیرم
میام پیش تو می شینم
ببین رگبار تنهایی
چه غوقایی به پا کرده
شکستم زیر آواری
که هر لحظش پر از درده

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/82698کپی شد!
769
۴