مرد خرداد ۲

دیدیش بگـــــــــــــــــــو تنهایی پوسیدم
گاهـــــــــــــــــــی کنه از اسم من یادی
دیدیش بگـــــــــــــــــــو این آذریه سرد
دیوونته ای مــــــــــــــــــــرد ِ خردادی

یادش بخــــــــــــــیر لبخند و سیگارش
روزی که دســــــــتم تووی دستش بود
حالا شـــــــــــــــــــــــبیه یه جنازم که
منتظـــــــــــــــــــــره قبر ‌ِ و یه تابوت

میخـــــــــــــــــــــــندم اما حالم آشوبه
وقتی که خندش میشـــــــــــــه کابوسم
لعنت به مـــــــــــن که عین احمق ها
عکســـــــــــــــــــای رویاییشو میبوسم

هـــــــــــی با نگاه میگف که میخوادم
اما واســــــــــــــــــه رفتن مصمم بود
گاهــــــــــــــــی به این فک میکنم شاید
عشــــــــــــــــــــــقش اتوبانه جهنم بود

وقتی که ایمــــــــــــــانو گرف از من
جای خدا واســـــــــــــــــم خدایی کرد
هیچ وقت نفهمیدم چرا ؟ چــــــی شد ؟
احســـــــــــــــــاسمو کشتو جدایی کرد

احســــــــــــاس من مرده ولی خوبه
که مــــــــــــرد خردادیم یه مغروره
یادش بخـــــــــــــــیر که موقع رفتن
با خنده ای تلخ گف که مجــــــــبوره
………………………………………………………………..
دل نوشت :‌ نمیدانم چرا بین همه ی نداشته هایم …
حسرت نداشتن تو هیچ وقت رهایم نمیکند !!!

https://www.academytaraneh.com/82401کپی شد!
1139
۵۲

  • مهدی نوروزی سلام ، و باز هم جز چند انتخاب اول بودید تو خوندن ترانه ها .... کار خوبی بود مثه همیشه ، ... شاید سرسری میگیرید کارتونو، که در همون بند اول دو نکته که اصلا و ابدا از شما انتظار نمیره رو توجه نکردید .. جابه جایی ارکان در مصرع دوم ، البته من با جابه جایی موافقم ،نه که موافق بلکه مخالف نیستم ، ور حد و حدود خاصی براش قائلم ... و ای و با سخت گیری اذری یه هم از شان بند کم کرده ... حالا شـــــــــــــــــــــــبیه یه جنازم که منتظـــــــــــــــــــــره قبر ‌ِ و یه تابوت من اینجا دقیقا متوجه نشدم چرا یه قبر و تابوته نیاوردین ..چون تابوت وسیله ای برای رفتن به قبر در حقیقت قبر و واجب تره و باید یک رو به اشاره قبر میاوردین و در بند اخر هم با خنده ای تلخ گف که مجــــــــبوره فکر میکنم که خارج از وزنه ... با خنده تلخ گقت مجبوره ... بهتر نبود ؟؟ اما هنوزم این ترانه رو دوست دارم و جز چن کار خوب این اپ میدونم .. به خاطر این دو بند هـــــــــــی با نگاه میگف که میخوادم اما واســــــــــــــــــه رفتن مصمم بود گاهــــــــــــــــی به این فک میکنم شاید عشــــــــــــــــــــــقش اتوبانه جهنم بود وقتی که ایمــــــــــــــانو گرف از من جای خدا واســـــــــــــــــم خدایی کرد هیچ وقت نفهمیدم چرا ؟ چــــــی شد ؟ احســـــــــــــــــاسمو کشتو جدایی کرد امیدوارم از این که گیر دادم دلگیر نشی .. چون کارای قبلیتو که مقایسه میکنم میبینم داری افت میکنی.. @};- @};- لایک .
    • نازنين دهقاني سلام اقاي نوروزي عزيز اول كه گير كجا بود داداش راهنمايي و نظر شما بودو خيلي هم خوشحالم كه با صراحت گفتيد دوم كه حتما روو قسمتايي كه گفتيد در حين ويرايش دقت بيشتري خواهم كرد سوم كه ممنونم بابت همراهي و راهنمايي هاتون و خوشحالم كه كارامو دنبال ميكنيد @};- @};- @};-
  • کریم غمخوار اثر با احساس و زیبایی بود. آفرین!با خودم فکر کردم در مصرع آخر چه تغییری می تونست احتمالا از چالش وزنی موجود کم کنه و به نظر م رسید که شاید " لبخند تلخی زد" به جای "با خنده ای تلخ گف" گزینه مناسب باشه.ولی وقتی این دو تا رو کنار هم گذاشتم دیدم اون بار عاطفی که در نسخه اورژینال هست در جایگزین وجود نداره و همون که هست رو ترجیح دادم. ولی اگه خودت تونستی این مشکل کوچیک رو حل کن.موفق باشی @};-
  • امین شیخی سلام بخاطر پشرفتت تبریک میگم و خیلی خوشحالم از این بایت ترانه خیلی خوبی بود و تمام بند ها حرفای زیادی برای گفتن داشتند گاهـــــــــــــــــــی کنه از اسم من یادی(جابجایی ارکان تو ذوق میزنه) دیدیش بگـــــــــــــــــــو این آذریه سرد(شاید اگه صفتی به غیر از "سرد" میاوردی بهتر بود با اینکه "سرد" یک ایهام ظریف داره ولی اگه "سرد" رو به "بی میلی" معنا کنم شاید زیاد خوب نمیشه چون کسی که هنوز عاشقه پس سرد نیست ) «این بند رو بند خوبی دیدم به خصوص مصرع سوم و چهارم» منتظـــــــــــــــــــــره قبر ‌ِ و یه تابوت( این مصرع ضعیف بود و دوستش نداشتم. میتونستی با کلمات خیلی بهتر بازی کنی) عکســـــــــــــــــــای رویاییشو میبوسم( "عکسای رویاییشو" ترکیب زیبایی نبود.یعنی چی عکسای رویاییش؟! حداقل من دوست نداشتم) هـــــــــــی با نگاه میگف که میخوادم اما واســــــــــــــــــه رفتن مصمم بود گاهــــــــــــــــی به این فک میکنم شاید عشــــــــــــــــــــــقش اتوبانه جهنم بود (این بند رو خیلی دوست داشتم."عالی بود" و در مورد "میگف" من فک نمیکنم به زبان ترانه آسیبی برسونه چون ترانه خودش با زبانی بسیار محاوره ای نوشته شده و این ظرفیت رو داره که "میگفت" رو به "میگف" بدل کنه.) پایان بندی هم خیلی خوب بود درکل پیشرفت زیادی در قلمت دیدم شاد باش و شاعر @};- @};- @};-
  • سمانه نوری‌ ( ميترا ) آفـــــــــــــــرین دوسش داشتم زیاد حست خیلی زیباس عزیزم درود بر تو =D> =D> =D> @};-
  • مجید صادقی سلام نازنين عزيز فكر كنم اولين كاري باشه كه از شما ميخونم ( البته مقصر منم ) كارت خوب بود دوستان نظرات خوبي رو گفتن ترانه ات هر چه جلو رفت بهتر شد بند اولش زياد خوب نبود ببخشيد دوست من
  • پیام عصار @};- =D> =D>
  • آیدین قره باغی سلام خواهرم... وقتی کارای قبلی رو خوندم ودر مورد ترانه و ادبیات وشعر و فلسفه ی فهمیدن وفهمیده شدن حرف زدیم باورم نمیشد با این همه تفاوت کاری روبه رو بشم. چندی بشین وفقط گوش کن...لطفا @};- نسبت های چهارگانه که در اصطلاح نسب اربع هم گفته می شود: یکی از این نسبت ها : رابطه عموم ،خصوص مطلق هست.... هر ایرانی ،آسیای ست ولی هر آسیای ایرنی نیست...(عرب- افغانی-چینی - ژاپنی و...) هر انسانی ،جسم ه ولی هر جسمی انسان نیست.....(سنگ-فرش-حیوانات و....) هر نقره ی ، فلزه ولی هر فلزی نقره نیست...(آهن-مس-طلا و....) هر ترانه ی ، شعره ولی هر شعری ترانه نیست!!!....(غزل-قصیده- رباعی-سپید-هایکو-مثنوی و....) با این حساب: شعر بی ترانه میتونه نفس بکشه ولی ترانه منهای شعر......مساوی صفر!!!!!! شعریت در این ترانه بود وغیر قابل تفکیک در برخی بندها.... شعریت در یک اثر گاه در یک بند گاه در چند بیت وگاه در کل اثر خود نمایی میکنه وبعضا کل اثر توسط مولف آفریده میشه تا یک بند یا بیت حق شعری خودش رو ادا کنه.که در چهارپاره با بینش گذشته سه بند زمینه رو محیا میکردند تا بند چهارم بینش و مفهوم کلی رو به مخاطب منتقل کنه واین یکی از قاعده های بود که شرایط رو محیاء کرد تا سبک ها وقالب های متعددی در طول تاریخ ادبیات آفریده بشن. مثل ،هایکو... که در یک کلمه ،دوکلمه و یا یک بند بار یک دنیا فلسفه و تصویر رو به دوش میکشه. مانند این هایکوی ترکی: بیل ، یاشا یعنی بفهم و زندگی کن خیلی ها فهمیده شدن رو دوست دارن وبه خاطر این کار دست به هر کاری میزنند ولی برخی ها فهمیدن رو ترجیح میدن و نیازی به فهمیده شدن نمیدونن اما ناخودآگاه در یک نقطه از زمان فهمیده میشن وغالبا بعد از مرگ . واما شعر: خواهرم درسته دوگانگی زبان در یک اثر مهمه ولی فصاحت کلام و بلاغت زبان و سلاست بیان هم به همان اندازه در ساخت یک اثر محکم وقوی تاثیر گذاره. برخی بندها که از لحظ سلاست زبان نسبت به اثر در سطح پایین تری قرار دارن اشاره میکنم وتمام: دیدیش بگـــــــــــــــــــو این آذریه سرد دیوونته ای مــــــــــــــــــــرد ِ خردادی حالا شـــــــــــــــــــــــبیه یه جنازم که منتظـــــــــــــــــــــره قبر ‌ِ و یه تابوت هـــــــــــی با نگاه میگف که میخوادم خواهرم این کار سکوی پرتاب توو حساب میشه و انتظار رو از این به بعد بالامیبره @};- برادر کوچکت....آیدین @};-
  • سامان جاويدان سلام پگاه جان کار خوبی بود دست مریزاد لایک10 @};- فقط این قسمت به دلم ننشت ویرایش بشه بهتره به نظرم @};- گاهـــــــــــــــــــی کنه از اسم من یادی
  • حمیدرضا زرگران پور میخـــــــــــــــــــــــندم اما حالم آشوبه وقتی که خندش میشـــــــــــــه کابوسم لعنت به مـــــــــــن که عین احمق ها عکســـــــــــــــــــای رویاییشو میبوسم دوست داشتم این کارو... شاد باشید @};-
  • نیما پیر باوقار سلام زیبا بود @};- @};- @};-
  • میترا باقری سلام نازنینم کار زیبایی بود...لایک تقدیمت @};- @};- @};-
  • حسن عرب لاریمی آفریییییییییییین واقعا عالی بود ‎:-)‎ اتوبان جهنمو خوب اومدی لایک @};- @};-
  • احسان ابوالحسنی سلام ... کارتون و دوست داشتم . چون احساس خوب و زبان روونی داشت . بهتون تبریک میگم و معتقدم خیلی پیشرفت کردید . * هـــــــــــی با نگاه میگف که میخوادم اما واســــــــــــــــــه رفتن مصمم بود گاهــــــــــــــــی به این فک میکنم شاید عشــــــــــــــــــــــقش اتوبانه جهنم بود @};- @};-
  • شرر عباسي سلام زيبا بود @};-
  • عليرضا عباسي دروود خانم دهقانی @};- @};- @};- @};- @};-
  • تيام كارگرعرب درود بر بانو نازنین بسیار زیبا بوود احساس قشنگی بر ترانه حاکم بوود لایک @};- @};-
  • ناهید ملکی خيلي زيبا @};- @};- @};-
  • علی گودرزی زیبا سرودین...لایک6 تقدیمتون @};- @};- @};- =D> =D> =D>
  • علی عزیزی سلام نازنین عزیز زیبا بود و پسندیدم. @};- @};- @};- شاد باشی.
  • حسين عباسي بائي سلام زيبا بود وقتی که خندش میشـــــــــــــه کابوسم------معمولا از كسي كه تنفر دارين خندش ميشه كابوستون كسي كه دوسش دارين نبودِ خندش ميشه كابوستون @};- لايك @};- @};-
  • علی اصغر شریفی @};- @};- @};-
  • عباس مقدم بسیار زیبا بود نازنین عزیز لایک @};-
  • مریم جعفرزاده سلام بانو دهقانی عزیزم ترانه ی زیبایی بود غمگین ... + گاهی کنه از اسم من یادی ... جابجایی ارکانش خیلی به چشم میومد + ای مرد خردادی ... به نظرم به کار بردن "ای" کمی از زبان عامیانه ی ترانه دور بود ** با خنده ای تلخ گف که مجــــــــبوره @};- @};- شاد باشی و پراحساس @};- @};- @};-
  • بهنام بیگی مقدم منم مرد ِخردادم .... ;)) ;)) ;))
  • مرسده (زهرا) عباس زاده iceee زیبا و دلنشین @};- @};-