لالایی

بخواب آروم بخواب نازم
بخواب شیرین ترین رازم
هوای قصه سنگینه
دارم عشقم رو می بازم
چقد اینجا هوا سرده
بهار از خاطرا رفته
جدایی بغض و حسرت رو
توی این سینه ها کاشته
نمی دونم کجا راهو
ندونسته خطا رفتیم
که باغ آرزوها رو
به سیلاب بلا بستیم
خدا خوبه، دساش گرمه
خدا هم عاشق و تنهاس
جدایی آخر خط نیس
میگی آرامش _ دلهاس
بخواب آروم که بیداریت
واسم دنیایی از جنگه
کنارت خیلی آرومم
ولی قلب _ تو از سنگه
یادت هس گفتی عشقمون
مثه عشق _ توی فیلماس
چه خوب بازی شده نقشت
ولی فیلمه چقد کوتاس؟
از این دنیا گریزونم
به سمت تو که دنیامی
شده کابوس _ این روزام
منو بیگانه می نامی
به روی نرده ی پلکام
بخواب آروم لالا لالا
چقد سخت _ بدون _ تو
عجب بی رحم _ این دنیا
فلج شد پای رویاهام
نبودت مرگ _ احساسه
دعا کن راهی که می رم
دیگه برگشت نشناسه….
حسین عباسی بائی

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/82297کپی شد!
819
۲۸