یار خوب دل بریده

عشق من تو مرهمم شو، نازنینیم پیرهنم شو
پیرهنی از جنس خوابی، تو رویای هر شبم شو
زخم دل بی تو عمیقِ ، ی رگم که زیرِ تیغم
من ی دریا خالی از موج* من ی مرد بی رفیقم
تویِ این کویر وحشی تو یِ ابر مهربونی
من شدم فریاد تب دار، تو صدایی که می خونی
یارِ خوب دل بریدِ، یارِ خوبِ خسته ی من
قلبتُ از من گرفتن این لبای بسته ی من
این دلم که رفته بر باد با لبای خسته از داد
زندگی رُ. از تو می خواد، حالا که دل به دلت داد
وقتِ دل دادن فرهاد فصل سرد عاشقی بود
تبِ چشمای قشنگت ترسِ از عاشق کشی بود
تیغِ تیزِ حرف مردم رو تنِ داغِ تو جا شد
ی سکوت سربی اومد، وحشتی اینجا به پا شد
وحشتی از جنس باروت، وحشتی از جنس تیشه
وحشتی شبیه آتیش که نشسته توی بیشه
یادِ تو جا موندِ عشقم تویِ مردابِ نگاهم
این همه ترسُ رها کن تو دلت جا مونده آهم
یارِ خوب دل بریدِ، یارِ خوبِ خسته ی من
قلبتُ از من گرفتن این لبای بسته ی من
این دلم که رفته بر باد با لبای خسته از داد
زندگی رُ. از تو می خواد، حالا که دل به دلت داد
( رضا حسنوند)
————————————————————————
* ویرایش شد

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/65315کپی شد!
1220
۱۱

  • سعیده پورمحمد سلام رضا جان مي خوام چند نكته بهت بگم كه فكر كنم به دردت بخوره. هنر ترانه سرا تو اينه كه بتونه با ابيات كم حسش و به مخاطب ارائه كنه و ايجاز كلام داشته باشه. سعي كن براي ترانه هاي بعديت تعداد ابياتت و كم كني تا هم تو جذب مخاطب موفق تر باشي و هم كارت شانس بيشتري براي اجرا با موسيقي داشته باشه. دوم اين كه "يِ" غلطه! همين طور "رُ"! در واقع اولين بار بود كه مي ديدم "يه" و "رو" به اين شكل تايپ بشن! :| چند تا قافيه ي اشتباه هم داشتي. قافيه ي بيت 1 و 5 و 6 . فكر كنم بايد يه بار ديگه هم كارتو اديت كني تا به حد مطلوب برسه. برات آرزوي موفقيت مي كنم. :-) @};-
    • رضا حسنوند سلام دوست عزیز مرسی مرسی از نکاتی که گفتی در مورد تایپ درست میگی مرسی بیت 5 و 6 هم درست میگی راستش به قافیه هاش الان توجه کردم مرسی نمیدونم چرا اصلا ندیدم ولی بیت یک قافیه ش درسته ارجاع میکنم به کتاب عروض و قافیه ی پیش دانشگاهی راستی کار اصلی من شعره گپاهی از دنیای شعر خسته میشم به ترانه رو میارم بخاطر همین زیاد دنبال اجرای کارم نیستم اما بدمم نمیاد اجرا بشه ترجیح میدم کار از نظر فرم درست تر باشه تا بعضی تصاویر فدای اجرا بشن
  • صادق شيخي زيبا بود.."من دریای بی غریقم من مرد بی رفیقم" سر وزن نيست..موفق باشيد. @};-
    • رضا حسنوند دل دریای ی بی غزیق_، دل درختی تو حریق_ این چطور؟ یا مصرع تبِ چشمای قشنگت ترسِ از عاشق کشی بود نمیدونم چرا رو ریتم در نمیاد یا این مصرع زندگی رُ. از تو می خواد، حالا که دل به دلت داد این چند تا مصرع باید روشون کار کنم... درسته؟
      • صادق شيخي نه دوست خوبم،زياد حساس نشو.تنها همونجايي كه گفتم درست نبود.هر بخش بايد 8 هجا داشته باشه مثل:"یارِ خوب دل بریدِ"= يا+ره+خو+به+دل+ب+ري+ده ...ميشه نوشت: من يه دريا خالي از موج من يه مرد بي رفيقم..البته "من درختي تو حريقم" تصوير قشنگيه ولي بايد يه ارتباطي بينش با بخش قبليش برقرار كني..
      • رضا حسنوند درسته... برای همین عدم ارتباط درخت رو حذف کردم چون شعر خیلی طولانی میشد اگه میخواستم درخت رو هم به شعر ارتباط بدم مرسی بازم
      • رضا حسنوند آره به نظرم دریای خال از موج بهتر باشه... این بیت بیشتر از همه تو ذوق میزد... با اجازه تون اصلاح بشه
      • صادق شيخي حالا ok شد :-) ..موفق باشيد @};-
      • رضا حسنوند مرسی
  • عباس غلامی مقدم تیغِ تیزِ حرف مردم رو تنِ داغِ تو جا شد ی سکوت سربی اومد، وحشتی اینجا به پا شد وحشتی از جنس باروت، وحشتی از جنس تیشه وحشتی شبیه آتیش که نشسته توی بیشه درود بر رضای عزیز ترانه ی قشنگی بود لذت بردم @};-