عشق بارونی
میان و رد میشن از رو صورتم ، خاطراتت با پاهای خیسشون
بـذا تنـهائیـمـو زندگی کـنـم ، بین ایـن روزای بـی نـام نشون
بین این روزای بی نام نشون تو هم از تنهایی پر میشی یه روز
آخه بارونی ترین عشق زمین، عشق من بود و نفهمیدی هنوز
آره رفتی و هنوزم واسه تو، پره شعرم،شاعرم، گوشه نشین
منـو کـاغـذای خیس و یه قـلم ، منو بارونی ترین عشق زمین
این صدای ناله های دلمه زیر دست و پای این خاطره ها
من همون آدم سابقم هنوز ، ولی دارم میرسم به انتها
بذا تنهائیمو زندگی کنم ،خیلی دیره دیگه پرس و جو نکن
داری دنبال کی میگردی آخه، این ترانه ها رو زیر و رو نکن