::قسمت::

ببین دستای یخ کرده گره خورده توی سرما

دوتیکه چوب واسه امروز یه تیکه چوب واسه فردا

دوتا پای پراز رفتن که جا موندن از این دنیا

دوتا چشمه پر از اشکه تهش میره توی دریا

دوتا آغوش سرده سرد نمی مونن جدا از هم

تو دنیایی که غیرغم نبوده با اونا همدم

بزن بارون بزن بارون توهم دستات که سنگینه!

بزن شاید که آدم شم میدونم قسمتم اینه

ترحمهای دنیارو نمیخوام از رو بدبختی

قلم میگیرم از تقویم همه روزای خوشبختی

گرسنه موندنم سخته دیگه سیرم از این دنیا

خداحافظ دیگه دیره دارم میرم از این دنیا

البته دوستان این ترانه قدیمیه و دوسدارم تا اونجاییکه راه داره باهاش سختگیرباشید/ممنونم/

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/5179کپی شد!
978
۳۰