taria ۵ سال پیش 8 شهریور 1398 قلم: چاپ شماره: ۱۱۲۱۵۶ ژولیده ... ژولیده توییتر فیسبوک لینکیداین پینترست تلگرامکپی پیوند دور تر از حالی که تو داری دور تر از حالی که من دارم دورتر از این جای خالی ها آروم نشسته رنگ آرامش از توو پر از فکر و خیالیمو در اصل ولی خالی از امنیتژولیده رنگ زندگیمونه میگیره آخر حال آرایش کی جز خدا میفهمه دردسخته کی جزخودش همدرداین راهه فرصت برای فکر کردن نیست این زندگی بدجور کوتاهه خط میکشم زیر نبودن هات خط میکشم زیر نبودنهامجز این دقایق ما همو داریم روزای خوبی آخه تو راههدیروزو کشتم واسه امروزم امروز فکرم سمت فرداهاستحالم واسه اینه که بی حاله دستای خونی پشت این روزاست دریا رو دیدی وقتی دلتنگه ؟ وقتی که موجش موج طوفانهبی تو گمونم که دقیقا این حال دلم موجای این دریاستموهاتو میبندی چه حالین ؟ آزاد کن راحت به رو شونت من مثل موهای تو دربند لبخند ناز و چال اون گونتموهاتو میبندی نفس میره وقتی تو میخندی دلم میرهبس کن یه چیزی جابذارازمن میمیرم ازعشقت درهر صورتبستم به تو دل هر دری بازه واسه رسیدن تا تو و دنیاتخستم ولی حالم سر جاشه پر میزنم واسه تو و چشمات از این نویسنده بیشتر بخوانید: https://www.academytaraneh.com/112156کپی شد! 367 ترانه لغو پاسخبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید. مطالب پیشنهادی نوروز پیروز سینِ سلامتی… اتشفشان از این رفتم ولی بی تو نشد، این زندگی یاری نکرد آخر خـدا از خـلقت انـسان چه دیدی؟! دیگر چه میخواهی ببینی که ندیدی؟!