تنگ غروب جمعه ها

تنگ غروب جمعه ها وقتی که تنهام

وقتی که رنگ بیکسی میگیره دنیا

با چشم خیس و دست لرزون مینویسم

حال زمین و آسمون خوبه خدایا!

 

این بچه های ژنده پوش توو خیابون

از روی تفریحه که سیگار میفروشن!

اینی که بر تن میکنن رخت عزا نیست

مردم فقط از روی مد مشکی میپوشن!

 

خشکیده دریاها و اقیانوسهامون

اما به جاش هر چی بخوای مرداب داریم

از بس توو فکر نعمتای آسمونیم

روو پشت بومامون همه بشقاب داریم!

 

این خوش نشینیها چه عیبی داره وقتی

مومن تموم عزتش شب زنده داریست

گفتند عالم محضر پروردگاره

هر چن خیابونا پر از دختر فراریست!

 

 

هر شب سوال مادرای بیوه اینه

اونی که دندون میده پس نونش کجا رفت؟

راستی تو دیدی اشک مردی که توو کوچه

زنبیل بچه ش رو گذاشت و بیصدا رفت؟

 

اینجا تظاهر کردن آسونه خدایا

روو صورت هر کی که میبینی نقابه

بوی تعفن میده این دنیای وحشی

حتی بهشتت پیش چشمامون سرابه

 

 

دنیا قشنگ و عالیه اما برای

اون که ژنش خوبه و با ما فرق داره

یک عمر توو خاموشی و ظلمت نشستیم

راستی..توو اون دنیا بهشتت برق داره؟

 

گفتی توکل کن..توکل داشت  یا رب

اونی که با این روزگار تیره  تا کرد

اما نگا کن آخرش چی شد خدایا

پشتش رو این بد روزگار خیره  تا کرد

 

گاهی اگه دقت کنی شاید ببینی

درمونده و بی آشیون کم نیست اینجا

کفتار کفتاره..خدایا ..گرگ هم گرگ

انگار تنها آدم آدم نیست اینجا

 

راستی شنیدم حوری اون بالا زیاده

حتما بهشتت جای از ما بهترونه

قانون اونجا فرق داره با زمینت؟

اینجا نجابت..مدرکش دسمال خون ه

 

یک عده مست و عده ای لب تشنه مردن

یارب شراب عشقتو پیمانه ای کن

وقتی عدالت رو سهامی کرده آدم

لطفا تو هم الطافتو یارانه ای کن

 

ما حالمون خوبه..زمین و آسمون خوب

اینجا ملالی نیست جز دوری خدایا

دنیای ما اصلا شبیه دوزخت نیست

آروم بخواب..ناازی خدا..لا لا ..لا لا ..لا

https://www.academytaraneh.com/110780کپی شد!
650
۳
۲