پشیمونم
پشیمونم
از رفتنت حالم زار و پریشونه
چشمام به در مونده برگرد به این خونه
من خیلى بد کردم به روم نیار دیگه
اشکاى رو گونه ت اینو بهم میگه
رنجیدى از دستم من اینو میدونم
باور کن از کارم خیلى پشیمونم
دنیای این روزام تاریک و غمگینه
حتی جلو پام و چشمام نمیبینه
طاقت نمیارم من بى تو میمیرم
از بى کسى مردن دلگیر دلگیرم
من بى تو میمیرم طاقت نمیارم
این رفتن و پاى قسمت نمیزارم
هر لحظه ى عمرم بى تو جهنم شد
این شونه هاى من از رفتنت خم شد
نیستى و تنهایى دنیام و پر کرده
روزاى خوب من کاشکى که برگرده
(داوود نصیری)